ايلكانيان يا جلايريان
ايلكانيان يا جلايريان (740 – 836 ق)
“شيخ حسن ايلكاني” كه او را “شيخ حسن جلايري” هم ميخواندند و از سرداران بزرگ شاهان مغول بود، در اواخر دورة ايلخانيان به مخالفت با پادشاه برخاست و پس از مدتي زد و خورد، قدرت و استقلالي به هم رساند و بغداد را پايتخت خود قرار داد و بر قسمتي از مغرب و شمال غربي ايران فرمانروا شد. چون شيخ حسن درگذشت، پسرش سلطان اويس جانشين او شد. اين پادشاه، مردي دانا و دادگر بود، اما در جواني درگذشت (776 ق) و پسر وي، “سلطان حسين” در تبريز به تخت سلطنت نشست. سلطان حسين با شاه شجاع مظفري به جنگ پرداخت و شهر تبريز مدتي به دست شاه شجاع افتاد، ولي دوباره سلطان حسين آن شهر را باز پس گرفت.
جانشين سلطان حسين، برادرش سلطان احمد بود كه قسمت بزرگي از دوران سلطنت خود را به درگيري با اميران و گردنكشان گذرانيد. عاقبت با هجوم اميرتيمور با سپاه او جنگيد و به كشور عثماني (تركية امروزي) گريخت و چون اميرتيمور به آن حدود نيز تاخت، سلطان احمد ناگزير به مصر رفت و در آنجا اقامت گزيد تا خبر مرگ تيمور به او رسيد. سپس به سرزمين خود بازگشت و سرانجام در نزديكي تبريز در جنگ با تركمانان كشته شد. خاندان جلايري كه حدود 96 سال حكومت كردند، به زبان و ادبيات فارسي علاقة بسيار داشتند و گروهي از شاعران معروف در دربار ايشان ميزيستند كه از همة آنها معروفتر سلمان ساوجي بود. خواجه حافظ شيرازي نيز بعضي از شاهان اين سلسله و خصوصاً سلطان اويس و سلطان احمد را مدح گفته است.