حکیم ابوالقاسم منصور ابن حسن مشهور به فردوسی توسی

 

تخلص:  ……….

قرن:  چهارم هجری

سال تولد ـ فوت:  329 یا 330 ـ 411 یا 416 ق

محل تولد ـ زندگي ـ فوت:  ده باژ (از ناحیة طابران توس خراسان) ـ هرات، توس، مازندران ـ توس

دوران:  ناصرالدّین سبکتکین و سلطان محمود غزنوی

آثار:  شاهنامه

توضیح:  فردوسی، در جوانی عضو فعال نهضت حفظ آثار ملی ایران بود که در خراسان فعالیت داشت، بـه همین جهت، از همان زمان شروع به نظم برخي از داستان‌های قهرمانی ایران کهن کرد. شاهکار بزرگ فردوسی شاهنامه است که به خاطر این اثر جاويدان، باید فردوسی را زنده کنندة مجد و عظمت دیرین ملت ایران و نگاه‌دارندة زبان، فرهنگ، ادبیات و هنر پارسي و شاید یکی از بانيان اتحاد مجدد ایران دانست.

از زندگي شخصي فردوسي اطلاعات كمي در دست است، كه آن هم يا از اشعار وي باقي مانده و يا از كتاب هم عصران وي، مانند چهار مقالة نظامي عروضي. از ابيات شاهنامه اينگونه معلوم است که وي پسري داشته كه در سي و هفت سالگي داغ فراق بر دل پدر شصت و پنج سالة خود گذاشت و از آن پس فقط يك دختر براي فردوسي باقي ماند.

بيست و پنج سال طول كشيد تا شاهنامه را به نظم درآورد. در زمان سرودن شاهنامه، حاكم توس، فردوسي را از پرداخت ماليات معاف گردانيده بود. پس از اينكه سرودن شاهنامه به پايان رسيد، علي ديلم، هفت جلد آن را نگاشت و فردوسي به همراه بودِلف به سمت غزنين حركت كرد و شاهنامه را با همراهي وزير سلطان محمود بر وي عرضه داشت. در ابتدا محمود آن را قبول كرد، اما اطرافيان به دليل حسادت، بر اعتزال فردوسي، نزد محمود دليل آوردند و محمود فقط چند پول سیاه به وی داد.

پس از مدتی محمود به اشتباه خود پی برد و دستور داد تا شصت هزار دينار به همراه پيام عذرخواهي براي فردوسي فرستادند، ولی هنگامي كه اشتران به دروازة شهر رسيدند، از دروازة ديگر جسم بي‌جان فردوسي را به سوي گورستان مي‌بردند. در بين راه مردي متعصب اجازه نداد وي را در گورستان مسلمانان دفن كنند؛ اصرار مي‌كرده كه فردوسي رافضي بوده است. از اين رو جنازة وي را در باغ خانة خودش دفن كردند، كه امروز نيز در همان باغ قرار دارد. پاداش سلطان را بردند تا به دخترش بدهند، اما او نيز قبول نكرد و گفت ديگر بدان احتیاج ندارم. سلطان محمود آن پول را به شخصي به نام ابوبكر محمد اسحاق داد تا روستايي به نام «چاه» را بر سر راه نيشابور به مرو ساختند. طابران در دورة صفویه به‌کلی ویران شد.

براساس پژوهش‌هاي سي سالة شاهنامه پژوه معاصر، فريدون جنيدي، فردوسي، شاهنامه را به توصية امير منصور بن عبدالرزاق، شاهزادة توس، گردآوري كرده، زيرا كه نگارش شاهنامه در سال 370 ق آغاز شده و نسخة اول آن در سال 384 ق، به پایان رسيده است. ظاهراً مأخذ اصلي فردوسي در سرودن اين منظومه، كتاب شاهنامه‌اي بوده به نثر، كه به دستور ابومنصور محمد بن عبدالرزاق سپهسالار خراسان در سال 346 ق فراهم و تدوين شده بود، سپس به افزودن داستان‌های دیگری به ويژه داستان رستم، از کتاب اخبار رستم، بر نسخة نخستین پرداخت. در سال 400 ق اين كتاب ارزنده به پايان رسيد و حال آنكه سلطان محمود در سال 387 ق بر تخت نشست. پس بر خلاف آنچه كه در اذهان مردم مانده، شاهنامه به درخواست سلطان محمود نوشته نشده، بلكه هفده سال پيش از سلطان محمود، يعني در زمان ابومنصور، نگارش آن آغاز شده است. اما فردوسی به توصيه دوستانش و براي حفظ و گسترش شاهنامه، تصمیم گرفت آن را به حاكم وقت پيشكش كند و با نام سلطان محمود به پايان ببرد.

شاهنامه بيشتر يك داستان ملي است. اروپاييان، فردوسي را هومر ايران و زنده كنندة فرهنگ و زبان همبستگي ملي ايران زمين و سراينده‌اي آزاده، مي‌دانند.

شاهنامه از دو بخش تشكيل شده؛ موضوع بخش اول شاهنامه، تاريخ افسانه‌اي ايران از آغاز تا انقراض شاهنشاهي ساساني، از جمله اين موارد بعضي از افسانه‌هاي كهن قوم هند و ايراني است كه آثار آن در كتاب‌هاي ديني ايرانيان و هندوان يعني اوستا و وَدا ديده مي‌شود، مانند داستان كيومرث و هوشنگ و جمشيد و فريدون.

در برخي موارد نيز از تاريخ سلسله‌هاي محلي ايراني كه در مشرق حكومت مي‌كرده‌اند، مانند گشتاسب و لهراسب كه در اوستا از ايشان ياد شده و اميران نواحي مشرق ايران بوده‌اند و گودرزيان كه از پادشاهان اشكاني بوده‌اند، در شاهنامه به عنوان پهلوانان بزرگ تابع پادشاه ايران معرفي شده‌اند. تاريخ پادشاهان هخامنشي نيز با اين قسمت مانند داستان بهمن و دارا و اسكندر آميخته است.

اما قسمت دوم: يعني از آغاز پادشاهي اردشير تا پايان كتاب، جنبه تاريخي و واقعي دارد، اگرچه بعضي از افسانه‌ها با مطالب تاريخي آميخته و به آن صورت داستان داده است.

مجسمه فردوسی در میدانی در شهر رم نیز قرار دارد.

از كساني كه در شناساندن فردوسي كمك شاياني كرده‌اند مي‌توان به مهدي قريب، محمدامين رياحي و جلال خالقي مطلق اشاره كرد.

 

اين مرد بزرگ، در 81 سالگي درگذشت و در توس به خاك سپرده شد.

بيست و پنجم ارديبهشت ماه هر سال، روز بزرگداشت حكيم ابوالقاسم فردوسي است

اشتراک گذاری مقاله : Array
نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *