خط سریانی
خط سریانی
خط سریانی از فرزندان خط آرامی به شمار میآید. سریانیهای مقیم عراق خط خود را با چند قلم مینوشتند که از آن جمله، خط مشهور به سطرنجی که مخصوص تورات و انجیل بوده است. عربها در قرن اول پس از اسلام این خط را از سریانی اقتباس کردند و یکی از وسایل پیشرفت آنان همین خط بوده است. بعدها خط کوفی از همان خط پدید آمد ولی هر دو از هیچ جهتی به هم شبیه نیستند.
در کتیبههای به دست آمده از بیابانهای شهر پالمیر (نام سامی آن تدمور) که از آغاز عصر میلادی تا ویرانی کامل آن شهر به دست رومیان (سال 273 میلادی) است، شاخۀ خاصی از خط آرامی یافت شده که خصوصیت متمایز کنندۀ خط پالمیری، یعنی تزیینی بودن آن است.
خط سریانی، نزدیکی فراوانی به خط پالمیری دارد و مستقیماً از خط پالمیری گرفته نشده است و خودشان نیز در آن تغییراتی انجام دادهاند. خط سریانی سه گونه دارد، سطرنجیلی (از واژهای یونانی به معنی «مدور») یا خط مفتوح، که از سایر خطوط نیکوتر است و به آن خط الثقیل هم میگویند (گونه کلاسیک، امروزه کمتر به کار میرود)، دوم مدنحایا و یا نسطوری (گونه شرقی)، و سوم سِرطا (گونه غربی) که با آن نامه نگاری میکردهاند و نظیر خط رقاع در عربی است.
نگاره 32: نمونه خط سریانی
ابن ندیم در الفهرست نقل کردهاست که گفته شده، فرشتهای به نام سیمورس نوشتن سریانی را به همین گونه که نزد نصرانیان متداول است به آدم آموخت.
با انقراض دولت تدمیر، خط پالمیری به کلی از میان نرفت. زیرا به عقیده اکثر خطشناسان از نیمه اول قرن اول میلادی، خط دیگری از آن مشتق شد که در تمدن خاورمیانه نقش عمدهای بازی کرد و هنوز به نام خط سریانی مورد استفاده است. ظاهراً نخستین اثری که به زبان سریانی در دست است، نوشته بسیار مختصری است که در بیتالمقدس یافت شده و به زبان سریانی یا آرامی است. این خط پنداری نقطه وصلی میان پالمیری و سریانی نخستین یا استرانجلو است. تحول استرانجلو پا به پای تحول مذهب پیش رفت. زیرا هنگامی که مسیحیان در شرق گسترش یافتند، برای ضبط آثار دینی و یا برای تبلیغات خویش به سریانی روی آوردند. اولین گروه این مسیحیان، پیروان نستوریوس بودند که از قرن 5 م، به بعد در شرق، قدرت زیادی یافتند و خط استرانجلو
نگاره 33: کتابی به خط سریانی
را با اندک تغییری وسیله زبان خود، که یک لهجه سریانی شرقی بود، قرار دادند که همین خطی است که امروز به «خط نسطوری» معروف شده است. عکسالعمل عقاید نستوریوس در کلیسای یعقوبی در مصر جلوه کرد. یعقوبیان از خطی استفاده میکردند که ظاهراً از استرانجلوی نسخی مشتق بود و «صرطو» خوانده میشد. این خط و نیز تمدن سریانی به ویژه توسط مارونیان که شعبهای از یعقوبیان بودند، به اروپاییان شناسانده شد. اغلب اشکالاتی که از نظر تشابه برخی حروف یا ضبط نکردن مصوتهای کوتاه گریبانگیر خط عربی است، در سریانی نیز موجود است. سریانیان برای ظاهر کردن حرکات از روش نقطهگذاری استفاده کردند. اما این روش به زودی متروک شد و سریانیان آن را به منظور دیگری، یعنی برای روشن ساختن شکلهای گوناگون صرفی به کار بردند. از قرن هشتم میلادی مجدداً نسطوریان از روش نقطهگذاری حرکات استفاده کردند. این نقطهها که گاه به منظور صرف، گاه برای حرکات و گاه برای متمایز کردن برخی حروف از هم به کار میرفتند با وجود اینکه اشکالات و اشتباهات فراوانی را باعث میشد، باز خط سریانی را بسیار کامل و دقیق ساخته است.
مانی شش کتاب خود را به دلیل آنکه در آن زمان زبان سریانی در مغرب ایران زبان علمی و ادبی بود، به این زبان نوشت. هنوز هم در بسیاری از سرزمینهای عربی زبان، لهجه سریانی وجود دارد. لهجه آشوریها و کلدانیهای سوریه و عراق و ترکیه و ایران سریانی است. لهجه سریانی آشوریها با لهجه سریانی کلدانیها اندک تفاوتی دارد. این لهجه در سرزمینههایی که برشمردیم با زبانهای محلی چون عربی و فارسی و ترکی آمیخته شده و به صورتی «سریانی نو» درآمده است.
نگاره 34: جمله آغازین انجیل یوحنا نوشته شده به سه گونه سرطا، مدنحایا و اسطرنجیلی
خط کوفی، شاخهای از خط اسطرنجیلی است که مأخوذ از نوعی خط سریانی است. پس از بنای شهر کوفه و پختگی این خط در آنجا به خط کوفی معروف گردید. خط کوفی را مسلمانان معمولاً برای نگارش قرآن و بعدها روی محرابها و بالای درِ مساجد و پیرامون ابنیه مهم و کتیبههای قرآن و عناوین سوره در مصحفهای بزرگ مورد استفاده قرار میدادند. اما به تدریج خط کوفی جای خود را به خط نسخ داد و اواخر قرن چهارم یا اوایل قرن پنجم نگارش قرآن با خط نسخ و انواع خطوط مشتق از آن معمول شد.