خط سغدی

خط سغدی
زبان فارسی در قرن‌های نخستین اسلام به خطوط دیگر نیز نوشته می‌شده و این خط‌ها بیشتر نزد اقلیت‌های دینی ایران به کار می‌رفته است.
خط سُغدی توسط سغدی‌ها که قومی ایرانی بودند، در سغد استفاده می‌شد. سغد باستان یکی از مناطق ایرانی نشین آسیای مرکزی بوده است. از بخش‌های مهم این منطقه می‌توان به سمرقند و بخارا اشاره کرد که پس از ورود اسلام نقش مهمی برای فرهنگ ایرانی داشت. الفبای سغدی برگرفته از خط سریانی و از تبار خط آرامی می‌باشد، می‌توان احتمال داد اصل خط سغدی همان خط پهلوی باشد. این خط همانند نوشته‌های کهن بر روی پاپیروس است. شمار بسیاری از متن‌های بودایی، مانوی، نسطوری، زرتشتی و نیز نوشته‌های غیر دینی چون نقش بر روی سکه‌ها، سنگ‌نوشته‌ها و سندهای قانونی به این خط نوشته شده‌اند. خط سغدی افقی و از چپ به راست نوشته می‌شد، ولی شاید با تأثیر خط چینی بوده که این خط را به صورت عمودی نیز نوشته‌اند، با این تفاوت که در خط چینی نخستین سطر در سمت راست صفحه نوشته می‌شد و در سغدی نخستین سطر را در سمت چپ صفحه می‌نوشتند. خط مغولی کنونی نیز هنوز همین شیوه نگارش عمودی سغدی را به کار می‌برد.

نگاره40: نمونه‌ای از خط سغدی

هر چند خط سغدی در ابتدا توسط اقوام ایرانی مورد استفاده قرار می‌گرفت ولی این خط توسط اقوام ترک اقتباس شده و مورد استفاده قرار گرفته است و اولین متون ترکی با استفاده از الفبای سغدی نوشته شده است. الفبای اویغوری باستانی و منچوری نیز از سغدی اقتباس شده است.
از مردم سغد برای نخستین بار در سنگ‌نوشته‌های هخامنشی یاد شده است. هرودوت در فهرست اقوام فرمانبردار پادشاهان هخامنشی نام سغد را نیز ثبت کرده و به نوشتۀ منابع دیگر یونانی، حدود سرزمین سغد در جنوب، رود سیحون و در شمال، رود جیحون بوده است. استرابو به این نکته اشاره کرده است که مردم هرات، بلخ و سغد به زبان‌های مشابهی سخن می‌گفتند و گفتار یکدیگر را درمی‌یافتند.
خط آرامی در دوران هخامنشی در سغد معمول گردید و احتمالاً در اواخر دوران پارتی برای استفاده‌ زبان سغدی اصلاح گردید. هزوارش‌ها در خط سغدی بسیار کم هستند و در خط مانی نیز به کار نرفته‌اند. اما در سنگ‌نبشته‌های اشکانی و ساسانی و متون پارسیک با اختلافاتی به کار رفته‌اند.
خط سغدی که به خط سوتره (sutra) نیز معروف است، مانند خط نامه‌های باستان برای نوشتن بر روی پاپیروس‌ مورد استفاده بود. همه‌‌ متون بودایی و نیز اسناد غیرمذهبی و عرفی مانند نامه‌ها، اسناد حقوقی، سکه‌نوشته‌ها، و سنگ‌نوشته‌ها به این خط نوشته شده‌اند.
به سبب پیوندهای بسیار نزدیک و میان‌کنش‌های گستردۀ‌ زبان‌های سغدی و فارسی (دری)، شماری از واژگان سغدی به زبان فارسی راه یافته‌اند، از جمله: آغاز، مل (= شراب)، ریژ (= کام)، کاس (= خوک)، پتفوز
(= دهان، پوزه)، ژغار (= فریاد)، برخی، فام، فژ (= پلیدی)، یافه (= گم‌شده)، آرغده (= حریص)، اسغده (= آماده)، فغ (= بت)، فرخار (= معبد)، و… .
یکی از متن‌های کوتاه مانوی سغدی، داستان «سه ماهی» است که در مثنوی مولوی (دفتر چهارم، بیت 2202 به بعد) و کلیله و دمنه نیز به جای مانده است و به شیوه‌ای تمثیلی، فواید خردمندی را شرح می‌دهد: «تالابی بزرگ بود و در آن سه ماهی وجود داشت. نخستین ماهی تک ‌فکر بود (دانا)، دومین ماهی صدفکر (نادان) بود و سومین ماهی هزار فکر (بسیار نادان) بود. در آن زمان ماهیگیری آمد و تورش را افکند. او آن دو ماهی بسیار فکر را گرفت، اما نتوانست ماهی تک ‌فکر را بگیرد».

اشتراک گذاری مقاله : Array
نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *