دارالفنون
دارالفنون: نخستین مركز آموزش حرفهاي كه در ايران شروع به كار كرد، دارالفنون بود كه به دستور حضرت اميركبير ساخته شد. صدراعظم نامدار ايران با ديدن آكادمي و مدارس مختلف روسيه و آگاهي از وضعيت مدارس عالي غربي، به فكر ساختن مـدرسهاي علمي در سطوح عالي افتاد. او سرانجام در سال 1228 خ، با کسب موافقت شاه قاجار در زميني واقع در شمال شرقي ارگ سلطنتي كه قبلاً سربازخانه بود، سنگ بناي دارالفنون را گذاشت. امیر به مهندس ميرزا رضاخان یکی از پنج نفر تحصيلكرده اعزامي به لندن دستور داد تا نقشه ساختمان تهیه شود. نقشه ساختمان مدرسه با بهرهگیری از طرح عمارت سربازخانه ولیچ انگلیس آماده و محمدتقی معمارباشی مامور ساخت آن شد. همزمان با صدارت ميرزا تقیخان اميركبير ساخت مدرسهاي به سبك مدارس عالي اروپايي به نام «دارالفنون» در ايران آغاز شد. ساخت قسمت شرقی بنا در سال ۱۲۳۰ خ یعنی ظرف مدت يك سال اتمام یافت. دارالفنون در روز یکشنبه ششم دی ماه ۱۲۳۰ سیزده روز پیش از قتل امیرکبیر و با حضور ناصرالدین شاه، آقاخان نوری صدراعظم جدید و گروهی از دانشمندان و معلمین ایرانی و اروپایی با ۳۰ نفر شاگرد رسماً گشایش یافت.
در اصلی مدرسه ابتدا به خیابان باب همایون باز میشد که بنا به مصالحی آن را بستند و در ورودی را به خیابان ناصریه یا ناصرخسرو فعلی باز کردند.
این دروازه به شیوه معماری سنتی دارای طاق زنجیرهای بلندی است. در دو سوی درگاه دوستون استوانهای نقرهای رنگ، طاق این دروازه را نگه داشته است. درست بالای در دولنگهای چوبی و قهوهای رنگ مدرسه واژه دارالفنون و سال تأسیس آن ۱۲۶۸ قمری را بر کاشی نوشته شده است. این در که در یکی از چهار کنج مدرسه قرار دارد، به فضایی هشتی مانند باز میشود که از سوی دیگر به فضای حیاط راه دارد. در رأس هر چهار ضلع، چهار پلکان مارپیچی طبقه پایین مدرسه را به طبقه بالا متصل میکند. ساختمان کنونی 32 کلاس درس دارد. 12 کلاس در دو طبقه ضلع شرقی و به همان اندازه در ضلع غربی و 8 کلاس در دو طبقه ضلع شمالی. سالنهای نمایش و غذاخوری نیز در ضلع جنوبی ساخته شدهاند. احتمالاً این دو سالن باید از همان بناهای اولیه دارالفنون باشد و مارکف ساختمان کلاسها را تخریب و بازسازی کرده است.
وضعیت ظاهری همه اتاقها «منقش و مذهب» توصیف شده که مشخص است همه آنها دارای تزیینات چشمنواز نقاشی و گچبری رنگی بودهاند. جلو اتاقها ایوان و سایبان ساخته بودند. در وسط حیاط مدرسه حوض بزرگی قرار داشت که در اطراف آن باغچههایی برای کاشت درخت و ایجاد فضای سبز و گلکاری ایجاد شده بود. حد فاصل باغچهها را خیابانکشی و با آجرهای بزرگ معروف به قزاقی فرش کرده بودند. در ضلع شرقی و در پشت کلاسها چندین مغازه ساخته بودند که وزارت علوم و معارف در بالاخانه آنها مستقر بود. در ضلع شمالی و پشت ساختمان مخابرات امروزی محوطهای وسیع با چند اتاق کوچک و بزرگ قرار دارد که مخصوص دانشجویان شعبه نظامی و بعد از آنها موزیک بود. دارالفنون مجهز به آزمایشگاه فیزیک و شیمی و داروسازی، چاپخانه، کتابخانه، سفرهخانه یا غذاخوری بود. در یکی از اتاقهای آن دو اسکلت برای آموزش دانشجویان پزشکی نگهداری میشد.
تعداد کارکنان اداری این مجموعه شامل: یک کتابدار، یک آجودان، یک ناظر، یک صندوقدار، یک منشی که فعالیتهای مدرسه را ثبت میکرد، یک نفر مؤذن، تعدادی نگهبان و فراش بودند.
پیادهنظام، سوارهنظام، توپخانه، مهندسی، پزشکی و جراحی، داروسازی و کانیشناسی رشتههایی بود که در این مدرسه تدریس میشد. زبان فرانسه، علوم طبیعی، ریاضی، تاریخ و جغرافیا دروس مشترک همۀ رشتهها بود. بعدها زبان انگلیسی، روسی، نقاشی و موسیقی به این درسها افزوده شد.
روسای دارالفنون معمولاً از مهمترین مقامهای سیاسی مملکت بودند. افراد زیر به ترتیب روسای دارالفنون بودند:
میرزا محمدعلی خان شیرازی (وزیر امور خارجه)؛ عزیز خان مکری (سردار کل یا وزیر جنگ)؛ میرزا محمد خان امیر تومان؛ علیقلی میرزا اعتضاد السلطنه (اولین وزیر علوم ایران)؛ رضاقلی خان هدایت (به مدت هیجده سال ناظم و سپس رییس مدرسه شد)؛ علیقلیخان هدایت پسر رضاقلی خان هدایت بعدها ملقب به مخبرالدوله شد؛ جعفرقلیخان هدایت برادر کوچک علیقلی خان ملقب به مخبرالملک؛ محمدحسینخان ادیبالدوله؛ رضاقلی هدایت پسر جعفرقلیخان هدایت؛ اعتضادالسلطنه عموی ناصرالدین شاه، مشهورترین رییس دارالفنون و رضاقلیخان هدایت مشهورترین ناظم دارالفنون بودند و دوران درخشان دارالفنون در زمان مدیریت آنها بوده است.
پرفسور داریوش فرهود و زندهياد بهمن كشاورز در مراسم بزرگداشت امیرکبیر در مدرسه دارالفنون (1397 خ)
معلمان ابتدایی زبان فرانسه افرادی چون ملکمخان، میرزا آقا، میرزا جعفر، محمدحسن خان قاجار و شیخ محسنخان بودند. برخی از آنها در فرانسه این زبان را آموخته بودند. تمام رشتهها، درس تاریخ، جغرافی، ریاضی و زبان خارجه داشتند. پس از انقلاب مشروطیت و با ورود معلمین فرانسوی، اقداماتی اساسی برای بازسازی شأن علمی و جایگاه این مرکز آغاز شد و در سال ۱۲۸۵خ «آئیننامه مدرسه دارالفنون» تدوین شد. براساس سیستم جدید، سال تحصیلی از شهریور ماه هر سال آغاز و تا خرداد ماه سال بعد پایان مییافت.
برای ادارۀ امور مدرسه، امیر در ابتداء به استخدام معلمان خارجی میپرداخت. وی که با سیاستهای دولتهای فرانسه و انگلیس آشنا بود، دست نیاز به سوی آنها دراز نمیکند، بلکه به سراغ اتریشیها رفته و هفت معلم را برای مدت شش سال با مقرری سالانه چهارهزار و چهارصد تومان استخدام میکند. داوودخان مسیحی به عنوان نماینده امیرکبیر به اتریش رفت تا به سفارش وی هفت استاد در زمینه کارهای نظامی و امور وابسته به آن، استادی برای آموزش فیزیک، شیمی و داروسازی و دو معدنچی که در کار معدن توانمند باشند را به خدمت بگیرد. بدین ترتیب هفت استاد به ایران دعوت و به عنوان اولین استادان دارالفنون مشغول به کار شدند. نام این هفت نفر عبارتند از:
یاکوب ادوارد پولاک (Polak)، معلم طب؛ دکتر فوکت (Focckette)معلم طبیعیات و داروسازی؛ چارنوتا (Charnota)، معلم معدنشناسی؛ زاتی (Zatti)، معلم ریاضیات و هندسه؛ موسیو کرشیش(Kerziz)، معلم توپخانه؛ آلفرد بارون دی گومنس (Cumoans)، معلم پیادهنظام؛ نمیرو (Nemiro)، معلم سوارهنظام.
اضافه بر این هفت نفر شخصی به نام موسیو ریشارد (Richard) فرانسوی که فارسی را خوب میدانست و تقریباً ایرانی شده بود و میرزاملکمخان که از ارامنۀ جلفا بود و مدتی سمت وزیر مختاری در انگلستان را به عهده داشت، نیز برای تدریس در رشتههای زبان فرانسه و جغرافیا برای دارالفنون استخدام شدند. معلمان اروپایی همه در رشته مربوط به خود افراد دانشمندی بودند و علاوه بر وظایف تدریسی به تالیف کتابهای درسی هم میپرداختند.
امیرکبیر سفارش معلمان را به «جان داوودخان» کرده و گفته بود «با آنها مهرباني كن و نگذار رنجيده خاطر شوند.» ناصرالدین شاه نیز از ورود ایشان با خبر و خوشحال شد و داوودخان را به اعطای حمایل سرخ سرتیپی مفتخر کرد. دکتر یاکوب ادوارد پولاک از جمله آن استادان است که سرگذشت پذیرایی سرد ایرانیان را اینگونه نوشته است: «ما در بیست و چهارم نوامبر ۱۸۵۱ م به تهران وارد شدیم. پذیرایی سردی از ما نمودند. کسی به پیشواز ما نیامد و اندکی پس از آن آگاه شدیم که در این میانه اوضاع دگرگون شده است و چند روز پیش از ورود ما در پی کارشکنیهای درباریان و به ویژه دسیسههای مادر شاه که از دشمنان سرسخت امیرنظام بود، میرزا تقیخان از کار برکنار شده بود. اما همین که امیر از ورود ما آگاه شد، به میرزا داوودخان گفته بود این استادان بیچاره را من به ایران آوردهام. اگر سر کار بودم، اسباب آرامش آنها را فراهم میکردم، اما اکنون نگرانم به آنان خوش نگذرد. سعی کن کارشان رو به راه شود.» بعدها معلمینی از ایتالیا، آلمان و فرانسه نیز استخدام شدند.
بنا به گفته مخبرالدوله که در آغاز به عنوان مسئول کتابخانه دارالفنون منصوب شده بود، کتابخانه دارای تعداد بسیار محدودی کتاب بود. به مرور زمان با اضافه شدن کتابهای نوشته شده توسط اساتید و دانشجویان دارالفنون و همچنین کتابهای تاریخ اروپایی کتابخانه بزرگتر شد. در مواردی اهدای کتاب به کتابخانه نیز در رشد کتابخانه مؤثر بود، به عنوان نمونه اعتضادالسلطنه در سال 1242 خ کتابخانه شخصی خود را که شامل کتابهایی به زبانهای فارسی و اروپایی بود به دارالفنون اهدا نمود. در دهه ۱۳۱۰ خ که کتابخانه ملی ایران تاسیس شد، گنجینه دارالفنون به کتابخانه ملی منتقل شد.
علیقلی خان مخبرالسلطنه، وزیر علوم اولین کتابدار دارالفنون بوده است و در سال 1238 خ منصب کتابداری به وسیله ناصرالدین شاه به جعفرقلی خان نیرالملک واگذار شد. در سال 1232 خ شاهزاده اعتضادالسلطنه کتابخانهای که مجموعهای ازکتابهای فارسی و خارجی را تهیه مینماید، مجدداً در کتابخانه دارالفنون (کتابخانه معارف عمومی) قرار داده و شهرت مییابد.
چاپخانه چاپ سنگی دارالفنون یا دارالطباعه خاصه علمیه مبارکه دارالفنون طهران همزمان با گشایش مدرسه دارالفنون شروع به کار کرد. تشکیلات این چاپخانه اختصاصاً برای چاپ کتابهای درسی که عموماً در این چاپخانه به چاپ میرسید مجهز شده بود. این چاپخانه از سال تأسیس ۱۲۶8 ق تا حدود سال ۱۳۰۰ ق جمعاً در حدود ۳۰ الی ۴۰ جلد کتاب درسی را چاپ، صحافی و انتشار داد. این چاپخانه تا سال ۱۳۲۶ ق برقرار بوده است.
در نیمه اول سال ۱۳۰۴ ق، نیرالملوک وزیر علوم با همکاری امینالسلطان وزیر مالیه با خرید و تخریب خانههای ساکنان، ضلع جنوبی مدرسه، تالار بزرگ نمایش را ساخت تا ناصرالدین شاه که در سفر فرنگ با تئاتر آشنا شده بود، در آن به تماشای تئاتر بنشیند.
هشتاد سال پس از فعالیت و در سال ۱۳۰۸ خ (۱۳۴۸ قمری) بخشی از ساختمان مدرسه به دستور اعتمادالدوله، وزیر وقت معارف تخریب شد و با نقشه و نظارت مارکف، مهندس روسی ساختمان فعلی را به جای آن ساخت. علیاصغر حکمت وزیر فرهنگ وقت نیز در سال ۱۳۱۳ خ در شمال و جنوب عمارتی را بر آن افزود.
مدرسة دارالفنون کار خود را تا واپسين سالهاى سلطنت ناصرالدّين شاه، يعنى حدود سال 1271 خ، با 1100 شاگرد که در دامـان خويش پرورش داده بود، ادامه داد.
اولین دانش آموخته دارالفنون محمدصدیق خان قاجار با عنوان امین نظام و در رشته توپخانه، عبدالمجید میرزا، نوه فتحعلیشاه نخستین وزیر مظفرالدین شاه، حسین علی، پزشک مخصوص ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه، جهانگیر میرزای شیرازی، مدیر روزنامه صوراسرافیل، فارغالتحصیل شدند.
پس از انقلاب 1357 خ کاربری دارالفنون تغییر کرد و به مرکز آموزش تربیت معلم، خوابگاه و مرکز آموزشهای ضمن خدمت تبدیل شد و سال 1375 خ بالاخره تعطیل شد. سال 1378 خ میراث فرهنگی برای جلوگیری از تخریب، آن را در فهرست آثار ملی ثبت کرد و عملیات مرمت در آن آغاز شد. در زمینه مرمت و جلوگیری از تخریب کامل دارالفنون آقایان ابوطالب حافظی (رییس) و حسن عرب باصری (معاون) در سالهای 1396 – 1392خ زحمات فراوانی کشیدند، از جمله این کارها میتوان به: بازسازی کامل هشتی ورودی اصلی و انجام تعمیرات کامل و نصب درب و پنجرهها؛ مرمت و آمادهسازی کلاسهای شرقی و شمالی دارالفنون و مرمت و بازسازی راهروهای شرقی و شمالی مدرسه؛ بازسازی و مرمت ساختمان ضلع شمال و شرقی مدرسه دارالفنون که در سال 1340 خ با عنوان آزمایشگاه ساخته شده بود؛ افتتاح کتابفروشی دارالفنون و همچنین بازگشایی درب اصلی دارالفنون پس از 20 سال به روی مردم و تألیف کتابهای در مورد دارالفنون و شناساندن ارزشهای آن به مردم اشاره کرد. اکنون (1398 خ) ساختمان دارالفنون با همکاری وزارت آموزش و پرورش در اختیار بنیاد نخبگان قرار گرفته است.
دانشآموختگانی از این دبیرستان (دانشگاه) که منشأ خدمات بزرگی برای کشور بودند، عبارتند از: اعتمادالسلطنه (1198 خ)، کمالالملک غفارى (1226 خ)، هدایتالسلطنه (1243 خ)، حکیمالملک (1250 خ)، محمدعلی فروغی (1254 خ)، عبدالعظیم قریب (1258 خ)، لقمانالممالک (1258 خ)، محمدتقي بهار (1265 خ)، علينقى وزيرى (1265 خ)، قاسم غنى (1272 خ)، محمود افشار يزدى (1272 خ)، حسین معتمد(1272 خ)، علىاکبر سياسى (1274 خ)، حسین گل گلاب (1274 خ)، نصرالله مين باشيان (1275 خ)، اقبال آشتیانی (1275 خ)، مجتبى مينوى (1281 خ)، صادق هدايت (1281 خ)، يدالله سحابى (1284 خ)، مهدى بازرگان (1286 خ)، هشترودی (1287 خ)، محمد قریب (1288 خ)، شهریار (1285 خ)، مرتضی راوندی (1292 خ)، عيسى صديق (1297 خ)، فريدون آدميت (1299 خ)، جلال آل احمد (1302 خ)، بهار (1304 خ)، فریدون مشیری (1305 خ)، بهمن کشاورز (1323-1398خ ) داريوش فرهود (1317 خ)، بهرام بيضايى (1317 خ)، محسن محبی (1330 خ) و امیر نعمت بنیآدم، تکمیل همایون (1315 خ)، عباس چیتساز، احمد علامه فلسفی، حبیب کریمی، حسن محبی، لطفعلی بخشی و برخي ديگر.