رماننویسی در ایران
رماننویسی در ایران
رماننويسي نيز در دوره قاجاریه رواج پيدا كرد و هدف از نوشتن رمان، انتقاد از وضع اداري و اجتماعي ايران بود و طرح كلي اين رمانها از سفرنامههاي متعدد ناصرالدّين شاه تأثير ميگرفت و لذا به صورت سفرنامه
نوشته ميشد.
دو سفرنامه در آن سالها، بسيار مورد توجه ايرانيان قرار گرفت و در بيداري مردم بسيار تأثير داشت؛ يكي «سفرنامة ابراهيم بيگ» و ديگري «مسالكالمحسنين».
برخی کتاب «سَمَک عَیّار» را نقطه آغاز رمان فارسی به حساب میآورند، که در سه جلد دربردارنده داستانهایی عامیانه است که به زبانی ساده روایت شده و سینه به سینه نقل شده و سدهها مایه سرگرمی مردم ایران بوده است. این داستانها به دست فرامرز بن خداداد بن عبدالله کاتب ارجانی جمعآوری شده بود. البته رمان در غرب متولد شد، رشد و نمو پیدا کرد و به شکل امروزین خود رسید.
زمینه شکلگیری رمان در ایران را باید به دوران آغاز جریان تجدد و ورود مظاهر صنعت و فرهنگ غرب به کشور دانست. یعنی زمانی که یکی از معدود شاهزادگان وطن پرست ایرانی، عباس میرزا که پس از جنگ با روسها و شکست غیرمنتظرهای که با آن روبرو میشود، پی به انحطاط تاریخی، سیاسی و اقتصادی ایران برده و به این فکر میافتد که دلایل این ضعف و انحطاط را شناسایی و آن را مرتفع کند. متأسفانه عمر عباس میرزا کوتاه بود، اما اقداماتی که او پایه آن را گذاشت و تا مرحلهای نیز پیش برد، زمینه ساز تغییر و تحولاتی شد که نه فقط در حوزه سیاسی و اقتصادی که در حوزه فرهنگی، هنری و ادبی نیز قابل ردیابیست. او نه تنها مستشارانی از اروپا به ایران آورد، بلکه اولین گروه از محصلان ایرانی را به فرنگ فرستاد که علوم و فنون تازه را بیاموزند. اما مهمترین اقدامات او که به تغییر و تحول حوزه فرهنگ و ادبیات انجامید، فرمان او برای وارد کردن صنعت چاپ، انتشار روزنامه و ترجمه متون غربی (در زمینههای مختلف) بود که همگی نقشی تعیین کننده در تغییر و تحول ادبی ایران در سالهای بعد داشتند.
ایرانیان با در آمیختن سنتهای داستانگویی پارسی با شیوههای رماننویسی غربی، در حد بضاعت خود، نخستین رمانگونههای فارسی را نوشتند.
از جمله رمانهاي اجتماعي كه مدتها شهرت و رواج داشتند عبارت بودند از: تهران مخوف در سه جلد، به قلم مشفق كاظمي؛ روزهاي سياه، به قلم احمد عليخان خداداد؛ هما، به قلم مير محمد حجازي
رمان نويس ديگري كه به انتقاد امور اجتماعي پرداخت «محمد مسعود دهاتي» بود كه با انتشار كتاب «تفريحات شب» مورد توجه بعضي از اشخاص متنفذ واقع و در نتيجه بسيار مشهور شد.
شمس و طغری در سه جلد نوشته شد و میرزا باقر خسروی با بردن داستان به زمان حمله مغول به ایران، میکوشد داستانی عاشقانه را با بیانی جذاب برای مخاطب روایت کند.
در اين زمان رمانهاي تاريخي نيز نوشته ميشدند مانند: عشق و سلطنت، نوشتة شيخ موسي نثري همداني؛ دام گستران و ماني، نوشتة صنعتيزادة كرماني.
مهمترین مؤلفههای رمان مدرن از دیدگاه فلسفی هنر عبارتند از: بحران واقعنمایی، مرکزیتزدایی، آشنایی زدایی، انزوا و ابهام معنایی. از نظر صوری نیز رمان مدرن با قهرمان سنتی، طرح قصه و راوی المپی وداع میگوید. کنراد کنست (نویسنده بریتانیایی- لهستانی) فقدان فضای معنوی و تجلی ارزشهای اخلاقی را مهمترین شاخصۀ رمان مدرن میداند و معتقد است این رمانها از نظر حال و هوا بسیار متشنج و دارای تضاد هستند. دیگر عبارتی از انجیل و ایمان به انسانیت، که تغییری نکرده باشد، در میان این منجلاب هزل و غرائز پست پیدا نمیشود. انسانها به عنوان افرادی نفرتانگیز، به عنوان دنبالهروهایی متوسط، مدیران تازه به دوران رسیده، متقلب و عیاش، شکنجهگر و قربانیان دستبسته نشان داده میشوند.