فروغ فرّخزاد
فروغ فرّخزاد
تخلص: ……….
قرن: چهاردهم هجری
سال تولد ـ فوت: 1313 ـ 1345 خ
محل تولد ـ زندگی ـ فوت: تهران ـ تهران، انگلستان ـ تهران
دوران: پهلوی
آثار: مجموعه شعرهاي اسير؛ تولدي ديگر؛ ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد؛ دیوار؛ عصیان
توضيح: فروغ، پس از نيما يوشيج، در كنار احمـد شاملو و مهدي اخوان ثـالث از پيشگامان شعر معاصر فـارسي است. او با انتشار مجموعـة «ايمان بياوريم بهرآغاز فصل سرد» جايگاه خود را در شعر معاصر ايران به عنوان شاعري بزرگ ثبت كرد. فروغ شاعری معتدل، رمانتیک و تجربهگرا بوده و پس از کسب تجربه، ساختارشکنی میکند و دست به مبارزه میزند و آنگاه کلماتی را وارد شعرش میکند که تا آن روز مهر ممنوع خورده بودند. شعر او مدرن و پیچیده است مانند ذهنش که با جهان مدرن درآمیخته بود و این ذهن و زبان درگیر، در پی نشان دادن مضامین و تصاویر غیر متعارف است و اینگونه است که شعر فروغ نه تنها وسیلهای میشود در خدمت بیان کردن مفاهیم شعرش، بلکه خود جهان شاعر نیز محسوب میشود. فروغ دربارة شعرهایش میگوید: «کلمهها را وارد کردم. به من چه که این کلمهها هنوز شاعرانه نشده است. جان که دارد، شاعرانهاش می کنیم.» شعر فروغ در عین حال که بسیار انسانی، معصوم و زلال است، اما به طرز اعجابانگیزی، نگرش انسان را به مفاهیمی چون هستی، مرگ، زندگی، تنهایی و سرگشتگی انسان معاصر در این جهان معطوف میکند.
فروغ فرخزاد از انسانهای تطابق نیافته با محیط بود. او انفجار عقـدة دردناک و به تنگ آمدة زن ایرانی است. تبلور رقت و لطافت زنـاشوییاش از ویژگیهای سخنش بود. خوب در مییافت و صمیمانه بیان میکرد. در شعرش زندگی موج میزد. به عقیدة حبیب یغمایی که خود میانة چندان خوشی با شعر نو نداشته است: «فروغ فرخزاد در بیان احساسات زنانه و عواطف نفسانی و صراحت لهجه در میان زنان شاعر فارسی زبان ـ جز مهستی ـ بینظیر و بیمانند است. او در وزن، مضمون و معنی شعر، مبتکـر سبکی بدیع و صاحب مکتبی خاص بود که در ادب و فرهنگ ایران وجود نداشته و شـاعران نوپرداز، به ویژه بانوان معاصر، همه از پیروان و شاگردان مکتب او هستند.»