هنر نقاشی ‌خط

هنر نقاشی ‌خط

یکی از شاخه‌های مهم هنر خوشنویسی، نقاشیخط است که با سابقه‌ای بیش از نیم قرن، در دورۀ معاصر به یک شاخه هنری جدید گرایش مستقل تبدیل شده است. اگرچه سده‌های پیشتر از آن خوشنویسی‌هایی در قالب خط نقاشی برای نقوش حیوانی و گیاهی به‌کار می‌رفته، اما اکنون بسیار پیشرفت کرده و مورد استقبال قرار گرفته است. نقاشیخط به عنوان مکتبی نوپا و اصیل است که عنصر خط و خوشنویسی با تکیه بر وجه تصویری‌اش، خمیرمایۀ اصلی آن را تشکیل می‌دهد و محتوای آثار در شکل و ظاهر بصری آن نشان داده می‌شود. هرگاه به جای استفاده از ابزار سنتی خوشنویسی مانند قلم، مرکب و کاغذ، از بوم، رنگ‌های روغنی، گواش، اکریلیک، آبرنگ و جز اینها استفاده و از خط نیز به جای قلم با مداد و پرگار طراحی شود یا از ابزاری چون اپک و اورهد کمک گرفته شود، اثر حاصل را نقاشیخط می‌خوانیم.

نگاره 64: نمونه خط آیینه‌ای، «آینه دار خط» اثر خوشنویسی «حبیب‌اله فضایلی»

نقاشیخط بعد از ظهور مکتب سقاخانه در آغاز دهۀ 1340 خ و کاربرد خط در نقاشی متداول گشت. مکتب سقاخانه با معیارهای شاخص و مشترکی که هنرمندان گروه در نظر داشتند، کمتر از دو دهه به طول نینجامید و آفرینندگان آن با تکیه بر همان تجربه‌ها، به شیوه‌هایی متفاوت و شخصی روی آوردند. اما تلاش‌ سقاخانه‌ای‌ها تأثیر ماندگاری بر نقاشی نوگرای معاصر ایران گذارد و موجب شکل‌گیری‌ جریان‌های هنری دیگری از جمله مکتب نقاشیخط گردید. بنابراین نقاشیخط به عنوان یک مکتب هنری از بطن مکتب سقاخانه‌زاده شد. امروزه این مکتب با داشتن بار و غنای تاریخی، فرهنگی، هنری و هویت ملی، اهمیت دو چندانی در عرصۀ هنرهای تجسمی دورۀ معاصر ایران پیدا کرده و حتی آرام‌آرام جایگاهی جهانی نیز برای خود کسب کرده است. چنان‌چه موفقیت هنرمندان این مکتب در جلب و جذب مخاطبان خود، در رقابت‌های جهانی و بینال‌های معتبر جهانی و حتی عرضه و فروش آثار در بازارهای هنری جهان با مبالغی بسیار بالا و بی‌سابقه شاهدی بر این مدعاست.

هنرمندان این مکتب با رجوع به عناصر هنرهای سنتی، تزئینی و دینی و به ویژه خوشنویسی و در راس آن قالب سیاه مشق خط نستعلیق، کتیبه‌نویسی‌ها، خطوط تزئینی به شکل حیوانات، مرغ بسم‌له‌ها، طغرا نویسی‌ها و… در به‌کارگیری و تأثیرپذیری از آنها، از هیچ کوششی فروگذار نکرده‌اند. استفاده از ابزار و مواد جدید و گوناگون و همچنین اجرا با شیوه‌ها و تکنیک‌های متنوع و نو، از دیگر ویژگی‌های بارز آثار این مکتب جدید به شمار می‌آیند. هنرمندانی چون حسین زنده رودی، فرامرز پیلارام، محمد احصایی، رضا مافی، نصرالله افجه‌ای، صادق تبریزی، جلیل رسولی و… از پیشتازان این مکتب هنری معاصر شناخته می‌شوند.

نگاره شماره 65: اثر ملک محمد قزوینی

تکامل این هنر دارای جریانی دیرینه است که سابقۀ آن را باید در اوایل دورۀ صفوی و حتی پیش از آن جستجو کرد. با وجود نگاه معاصری که به نقاشیخط می‌شود، باید گفت که تاریخ این هنر به حداقل ۵۰۰ سال پیش بازمی‌گردد. در اوایل عصر صفوی هنرمندانی بودند که از فضاهای در هم تنیده خط استفاده می‌کردند و در کارشان عنصر زیبایی شناختی دیده می‌شد. از جمله روش‌های مورد استفاده در آن دوران چپ و راست کردن خط‌ها و نگارش آیینه‌ای خطوط بود. بعد از آن هم در دوران قاجار برخی هنرمندان اشکال حیوانی را با استفاده از خط ارائه کردند. هر چند عمر واژه (نقاشیخط) به حدود ۵ دهه نمی‌رسد، اما خود نقاشیخط شاید عمری به درازای خود خط و حتی پیش از به وجود آمدن خط دارد. بسیاری از سنگ‌نبشنه‌ها خطوط ترکیبی متقارن در کاشیکاری‌ها، طغراها، برخی از آثار ملک محمد قزوینی (وفات 1241 ق، بیشترین آثار این هنرمند در مجموعه‌های خصوصی و موزه‌های ایران و جهان نگهداری می‌شود.) سیاه مشق‌ها خطوط معقلی شکل نوشته‌ها به صورت میوه‌ها، انسان و حیوانات و از همه این شکل نوشته‌ها معروف‌تر مرغ بسم الله، هم نوعی خط نقاشی یا نقاشیخط محسوب می‌شوند. البته در ابتدا بیشتر خط نقاشی بوده است و به مرور به ریشه‌های خوشنویسی را می‌توان در شیوه‌های تفننی خوشنویسی ایرانی مانند خط توأمان، خط متعاکس، خط مسلسل، طغرا و مانند آنها مشاهده کرد. جلوه‌های پر فروغی از نقاشیخط را در شیوه سنتی گلزار یا در آثار هنرمندانی از دوره قاجار مانند ملک‌محمد قزوینی یا اسماعیل جلایر موجود است اما شاید بتوان گفت مکتب سقاخانه در نقاشی معاصر ایران خاستگاه اصلی زیباشناسی و نوآوری، در خوشنویسی و پیدایش نقاشیخط بوده است. در دوران پس از انقلاب، خوشنویسی با اقبال زیادی از سوی جوانان مواجه شد. آنان در عرصه‌های مختلف اعم از شیوه‌های سنتی یا تلاش برای ایجاد خلاقیت‌های نوین با هم به رقابت پرداختند که در این عرصه روند نقاشیخط هم شاهد تجربه‌های متفاوت و گسترده‌ای بود.

نگاره شماره 66: نقاشیخط اثر محمد احصایی

رضا مافی در هنر نقاشیخط پیشگام بود و در این زمینه به موفقیت‌های بزرگی نائل آمد و برخی او را اولین هنرمند خوشنویسی می‌دانند که بر بوم نقاشی، خط نوشته‌است. او از نخستین کسانی بود که به هنر نقاشیخط روی آورد. او تحت تأثیر از مکتب سقاخانه اولین خطاطی بود که با رعایت اصول سنتی خط، آن را در نقاشی مدرن ایران مورد استفاده قرار داد. برخی دیگر محمد احصایی را بنیانگذار نقاشیخط در ایران می‌دانند چرا که او از حروف به عنوان وسیله‌ای برای بیان استفاده کرد. او که خوشنویسی توانا بود و در کار نقاشیخط و ارائه و توسعه آن بیش از دیگران پایمردی کرد و تاکنون در عرصه داخلی و بین‌المللی درخشیده‌ است.

کلمۀ خط نقاشی بر اساس شکل‌ واژه به این معناست که با خط، نقشی را بیافرینیم. نتیجۀ اثر نیز بیش از یک اثر خوشنویسی، بیانگر تصویر و فرم‌های شناخته‌شده در نقاشی است. خط نقاشی برخلاف نقاشیخط نوپا نیست و ریشه در سده‌های کهن دارد. در دورۀ اسلامی هنرهای اصلی ایرانیان، خوشنویسی و نقاشی، روی کاغذ بود که خط نقاشی نیز از همین قاعده پیروی می‌کرد و همچون نقاشیخط بر کاغذ نوشته و ثبت می‌شد. بسیاری از خطوط برگردان (آینه‌ای و متعاکس) که در آنها حیوانات و میوه‌ها و اشیایی نقش می‌شدند، از جملۀ خط نقاشی به شمار می‌روند. با توجه به این سبک روشن می‌شود که خوشنویسان طراز اول غالبا به این شاخه از خوشنویسی نپرداخته و با مرور آثار در می‌یابیم که نام بسیاری از استادان خط نقاشی از میان رفته و روزگارشان در گمنانی گذشته است.

نگاره شماره 67: خط نقاشی اثر رضا مافی

هنرمندانی که در این عرصه فعالیت می‌نمایند از عناصر هنرهای سنتی، تزئینی و دینی و به‌ویژه خوشنویسی و در رأس آن قالب «سیاه مشق» خط نستعلیق، کتیبه‌نویسی‌ها، خطوط تزئینی به شکل حیوانات، مرغ بسم‌له‌ها، طغرا نویسی‌ها و… در به کار گیری و تأثیرپذیری از آنها تلاش فراوان نموده و همچنین با استفاده از متریال‌های متعدد و استفاده از تکنیک‌های متنوع، هنر خود را عرضه می‌کنند.

از طرفی می‌توان گفت نقاشیخط یک پدیده نوظهور نیست، این هنر تاریخچه‌ای به قدمت چندین قرن دارد و در خط نگاری‌های ملل مختلف نیز آثاری از این گونه مشهود است. در فرهنگ و تاریخ ما نیز در کتیبه‌های اماکن مقدس همچنین خطوط نقش بسته برروی ظروف، مهرها، بیرق‌ها و پرچم‌ها و… دیده می‌شود. تفاوتی که بین خوشنویسی و نقاشیخط وجود دارد، بیشتر به لحاظ داشتن کیفیت و عناصر بصری است، هم چنین برخورد نقاشانه با فرم‌ها و قابلیت‌های موجود در خط و خوشنویسی باعث ایجاد تفاوت این دو مقوله می‌شود.

در نقاشیخط، هدف در درجۀ اول ایجاد ترکیب‌بندی با فرم‌های زیبا و چشم‌نواز است و هدف ایجاد فرم در یک اثر تصویری است که زبان خودش را دارد. امروزه ما با شکل‌های متنوع و جدیدی از تلفیق خط و رنگ و نقاشی مواجه هستیم و نقاشیخط امروزه مخاطبین خود را پیدا کرده است.

با توجه به نحوه ساختن نقاشیخط باید هنرمند احساسات و چالش‌های درونی همراه با مهارت استفاده از اشیا و متریال‌ها را داشته باشد.

هنرمندان فعال در این حیطه را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد. تعدای از نقاشان هستند که با تکیه بر مبانی نقاشی و بدون اشراف به مبانی پیچیده خوشنویسی آثاری را خلق می‌کنند. گروهی دیگر هنرمندانی هستند که به کمک فنون گرافیک آثاری را خلق می‌کنند. برخی از خوشنویسان نیز پس از مدت‌ها تمرین و مطالعه پیرامون خوشنویسی و چیدمان آنها در تابلوها نمونه‌هایی را ارائه می‌کنند. این هنرمندان می‌توانند به درستی از ظرفیت‌های پنهان و آشکار خوشنویسی بهره برده و حسن هم جواری کلمات و حروف ریز و درشت و کشیده‌های تخت و شیب‌دار و حروف عمودی و افقی و قوس‌دار و با استفاده از ظرفیت‌های بصری آنها تصویری را بیافرینند که علاوه بر تأکید بر هویت ایرانی و شرقی اثری ماندگار و مورد پذیرش جامعه است.

نگاره شماره 68: نمونه نقاشخط، اثر فرامرز پیلارام

در آثاری که خط به ‌عنوان عنصر اصلی اثر بیشتر خود را نمایان می‌نماید، می‌شود عنوانش را خط نقاشی نامید، ولی در اثری که عنصر خط و فرم‌های آن، از هرنوع خطی که باشد حتی کالیگرافی (متن‌هایی که سایه ‌خورده و به صورت یک روبان دیده می‌شوند را اصطلاحاً «کالیگرافی» نامیده می‌شود) و طراحی حروف که برداشت شده از خطوط سنتی که آمیخته با رنگ و به نوعی تداعی کننده روحیه و سیاق نقاشانه را داشته باشد، می‌توان به آن عنوان نقاشیخط داد. در هر دوی این مقوله اساس دانستن و آگاهی هنرمند از زیر و بم خوشنویسی و شناخت ترکیب‌بندهای مختلف و دانستن و آگاهی استفاده از متریال‌های مختلف است و ضمنا خوانایی در این کارها مد نظر هنرمند قرار نگیرد،چون به این ترتیب بهتر و با ایده و احساسات هنرمند آمیخته‌تر خواهد بود.

اشتراک گذاری مقاله : Array
نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *