کِمپفِر، اِنگِلبرت
کِمپفِر، اِنگِلبرت (1651 – 1716 م)
Kaempfer, Engelbert
زبانشناس، سفرنامهنگار و پزشک آلمانی
کِمپفر، زبانهای قدیم و جدید را در دانشگاه دانتزیگ آموخت. او در سال 1683 م، به فرمان کارل پنجم، پادشاه سوئد، با یک هیأت نمایندگی سوئدی و به عنوان پزشک، از راه مسکو به ایران سفر کرد و از نواحی مختلفی مانند اصفهان، شیراز و مناطق باستانی آن، دیدن کرد و به پژوهش پرداخت. کمپفر به همراه هیأت اعزامی از سوئد، یک ماه در شماخی مرکز شروان که آن زمان بخشی از خاک ایران بود، به انتظار اذن ورود از سوی دربار ایران در اصفهان بودند. او از این یک ماه توقف نهایت استفاده را کرد و در آن اطراف و نواحی گردشهای تحقیقاتی و پژوهشی کرد و گزارشاتی نیز تهیه نمود. او تقریباً همزمان با مرگ شاه عباس و به تخت نشستن شاه سلیمان به ایران وارد شد، از اینرو توضیح مختصری از ایران زمان سابق و شرحی کامل از انتخابات و سلطنت شاه جدید ارائه داد. او بیست ماه در اصفهان اقامت داشت و در این مدت به بازدید از نقاط مختلف شهر پرداخت و مشاهداتش را با دقت بسیار یادداشت میکرد. او اسامی کوهها، کلیة بناهای مهم از جمله مدارس، کاروانسراها و … را در کتاب خود ذکر کرده است و کتابی نیز دربارة گیاهان ایرانی نوشته است. وی برای کسب اطلاعات بیشتر و دسته اول نیاز به تماس مستقیم با طبقات مختلف مردم داشت، به همین دلیل به فراگیری دو زبان فارسی و ترکی پرداخت و با آداب و فرهنگ ایرانیان آشنا شد. همین امر سبب اعتبار و محبوبیت خاص او در میان مردم شد. وی در دربار هم اعتبار خود را حفظ کرد، چنانکه شاه سلیمان از وجود او در مذاکرات خود با سفرا و نمایندگان اروپایی به عنوان مترجم دربار بهره میجست. وی نتیجة تحقیقات و مشاهدات خود از دارابگرد را در کتابی با عنوان آسیای شگفتانگیز منتشر نمود. نخستین تصاویر نقاشی شده از کعبة زرتشت در سفرنامههایی که توسط جهانگردان اروپایی قرن هفدهم از جمله کمپفر نوشته شده، به دست ما رسیده است. کمپفر برای اولین بار فرض آتشکده و آتشگاه بودن این بنا را مطرح کرد و پس از وی جیمز موریه و رابرت کرپورتر، در اوایل سدة نوزدهم این دیدگاه را قوت بخشیدند. کمپفر حین عبور از تخت جمشید قسمتی از کتیبههای آن را رونویسی کرد. پس از توماس هاید که برای اولینبار از اصطلاح خط میخی، علیرغم تردید در اینکه این نشانهها یک سیستم خطی هستند، برای اینگونه خط استفاده کرده بود، این کمپفر بود که در سال 1712 م، این اصطلاح را به طور جدی به کار برد. وی در بازگشت به آلمان سفرنامة خود را با نام شگفتیهای کشورهای خارجی یا نوادر دلپسند، انتشار داد که به زبان لاتینی نوشته بود و شامل اوضاع ایران در زمان شاه سلیمان صفوی است، که بعدها آن را والتر هینتس، با عنوان در دربار شاهنشاه ایران، به آلمانی ترجمه کرد و این ترجمه را کیکاوس جهانداری به فارسی برگرداند. او هنگام اقامت در ایران نقاشیهایی کشیده بود تا در انتشار کتاب خود از آنها اسنفاده کند. او سه تصویر از شخصیتهای تاریخی ایران، امیر تیمور، شیخ صفیالدّین اردبیلی و شاه سلیمان صفوی به یادگار گذاشته است.
کمپفر در طول سفرهایش در ایران نقشهها و طرحهایی از باغهای اصفهان و دیگر شهرهای ایران تهیه کرد که ما را با باغچههای تک تک باغهایی که امروزه به کلی از بین رفتهاند، آشنا میکند. از معروفترین و قدیمیترین این نقشهها دورنمای دولتخانة اصفهان است که اکنون در کتابخانة بریتانیا نگهداری میشود.