آذریها، تُرکها
آذریها، تُرکها، ایرانیان تُرک زبان
ترک، نامی است که به اقوام مختلف ترک زبان گفته میشود. اصطلاح ترک، فقط جنبة گویشی دارد و نه معنای نژادی. ترکها را به دو دستة غربی (مشتمل بر ترکهای سرزمین عثمانی) و شرقی (مشتمل بر بسیاری از مردم ترکستان و آسیای مرکزی) تقسیم میکنند. ترکها در کریمه، قفقاز و در سواحل ولگا نیز سکونـت دارند. ترکهای شرقی شامل ترکهای ترکستان و استپهای خزر هستند، که از نظر فرهنگی در اقوام ایرانی مستهلک شدهاند و میتوان آنها را “ترکهای ایرانی” نامید. ترکهای تورانی مشتمل بر قرقیزها، کاکوتها و تاتارهای سیبریه میباشند. ترکهای غربی، مسلماناند ولی در میان ترکهای شرقی و شمالی، با وجود فتوحات اسلام و تبلیغات نسطوریان، مذاهب قدیم مبنی بر آنیمیسم و شمنپرستی (سمنیه) رواج دارد.
گروههای مختلف ترکها، از نظر فرهنگی، مذهبی و شکل صورت و قیافه و حتی گویشهای محلی، با یکدیگر تفاوتهای بسیار دارند.
واژة تو ـ کیوئه (Tu – Kiue) یا ترک، نخستینبار در قرن ششم میلادی در نوشتههای چینی آمده و به قومی صحراگرد اطلاق میشده که در این قرن امپراتوری وسیعی از مغولستان و مرزهای شمالی چین تا دریای سیاه تشکیل دادند. سالهای 546 تا 582 م، اولین دورة درخشان تاریخ ترکها بوده است. از حدود سال 582 م، ترکها به دو دسته تقسیم شدند و از آن به بعد تا مدت یک قرن و نیم، نـام دو خاننشین در تاریخ دیـده میشود؛ یکی ترکهای شمالی (یا شرقی) ساکن حوالی دریاچة بایکال و دیگری ترکهای غربی که ظاهراً دو مرکز، یکی در اورومچی و دیگری در شمال تاشکند داشتند.
ترکتباران مردمانی زردپوست هستند و از نظر نژاد با مغولها و چینیها همانندند. در طی قرون گذشته برخی مردمان غیر ترکنژاد (مثلاً آذریهای ایرانینژاد و مردمان آناتولی) بر اثر مهاجرت گستردة اقوام ترکتبار آسیای میانه، زبانشان به ترکی گروییده است. بررسیهای ژنتیکی(DNA) در ترکیه نشان میدهد که مردم ترکيه نوادگان مردم مختلف ساکن آناتولی مانند یونانی، ارمنی، قفقازی (آسیایی) و کُرد ميباشند که در سدههای نه چندان دور، ترکزبان شدهاند و از لحاظ ژن از نژاد ترک (زردپوستان مغولسان) بهرة بسيار کمی بردهاند. کمتر از ۱۰% مردم ترکيه دارای اين ریشة نژادی میباشند. در مورد ترکزبانان آذربايجانی نيز اين قضيه صادق است که از لحاظ ژن همسان مردم ايرانی و قفقازی هستند .
در نوشتههای تاریخی “ترک” در مقابل “تاجیک” (غیر عرب و ترک) آمده است. مؤسس حکومت مزبور که چینیان او را “تئومان”مینامند، در کتیبههای ترکی بومن، در سال ۵۵۲ م، درگذشت و برادرش “ایستمی” (در تاریخ طبری: سنجبوخاقان) که در مغرب فتوحاتی کرده، ظاهراً تا سال ۵۷۶ م، زیسته است. این دو برادر گویا از آغاز، مستقل از یکدیگر حکومت میکردند. چینیان از دولت مزبور به نام امپراتوری ترکان شمال و ترکان مشرق یاد کردهاند. در سال ۵۸۱ م، زیر نفوذ سلسلة چینی “سویی” این دو امپراتوری به طور قطع از یکدیگر جدا شدند و بعدها هر دوی آنها به تبعیت دودمان چینی “تانگ” (۶۱۸ – ۹۰۷ م) درآمدند. در حدود سال ۶۸۲ م، ترکان شمال موفق شدند استقلال خود را به دست آورند.
اقوامی که امروزه ترکتبار و ترکزبان نامیده میشوند، در اراضی وسیعی در کشورهای آسیایی و اروپایی زندگی میکنند. از سمت شرق تا قسمتهایی از مغولستان و چین، از غرب تا قسمتهایی از یوگسلاوی سابق، از شمال تا سیبری و اطراف مسکو، مانند شهر قازان و از جنوب غربی تا مرزهای لبنان و قسمتهایی از قبرس، در یک گسترة جغرافیایی بسیار وسیع پراکنده شدهاند. ترکتبارها و ترکزبانها در کشورهایی همچون مغولستان، چین، روسیه، قرقیزستان، قزاقستان، ازبکستان، تاجیکستان، افغانستان، ایران، آذربایجان، عراق، ترکیه، قبرس، یونان، بلغارستان، یوگسلاوی سابق (مقدونیه، بوسنی، کوزوو، کرواسی) رومانی، مجارستان، فنلاند، اوکراین، یونان و مولداوی سکونت دارند.
گسترة مهاجرت کنونی ترکزبانهای آسیای کوچک، بیشتر به سوی کشورهای اروپای مرکزی (آلمان، اتریش، سوئیس، فرانسه، انگلیس)، امریکا و استرالیا میباشد که جوامع قابل توجهی نیز در این کشورها تشکیل دادهاند.
از میان اقوامی که امروزه ترک نام گرفتهاند، بسیاری از اقوام نامبرده در زیر، در تاریخ قدیم هیچگاه خود و قوم خود را ترک نمینامیدند. در مورد بخشی از این اقوام ساکن آسیای میانه، تنها پس از وارد شدن نظریةپانترکیسم توسط “آرمینیوس وامبری”، یهودی و فرستادة پنهانی وزارت خارجة بریتانیا به منطقه، این نام رفتهرفته برای این اقوام نیز رواج یافت. این اقوام عبارتند از: باشقیر، تاتار، ناگایباک، قزاق، قرهقالپاق، نوقایی، کرائیم، قرهچای- بالکار، کومیک، کریمچاک، آلتایی، اغوزهای وارد شده به آذربایجان، قاجار، شاهسون، قرهداغ، قرهپاپاخ، قشقایی، افشار، خلج، گاگوز، اورومچی، توینی، توفالار، شور، خاکاس، تاتارهای چولیم، ازبک، اویغور، سالار، اویغورهای ساری، چوواش، یاکوت و دولگان.
تقسیمبندی و برآورد تقریبی جمعیتی و چگونگی وضعیت جغرافیایی ترکتبارها به این شرح است:
1- ترکهایترکیه؛ که در ترکیه، قبرس، آلمان، بلغارستان، یونان و گرجستان زندگی میکنند و جمعیت آنها در حدود 59 میلیون نفر است.
2- ترکهای آذربایجان؛ که در ایران، جمهوریآذربایجان، روسیه،گرجستان و ترکیه زندگی میکنند و جمعیت آنها حدود 31 میلیون نفر است.
3- ترکهای ازبکستان؛ که در ازبکستان، افغانستان، تاجیکستان و ترکمنستان زندگی میکنند و جمعیت آنها حدود 29 میلیون نفر است.
4- اویغورها؛ که در شمال چین، قرقیزستان و قزاقستان زندگی میکنند و جمعیت آنها بیشتر از 15 میلیون نفر است.
5- ترکهای قزاقستان؛ که در قزاقستان، روسیه، چین، ازبکستان و مغولستان زندگی میکنند و جمعیت آنها حدود 15 میلیون نفر است.
6- تاتارها؛ که در روسیه، ترکیه، اوکراین، ازبکستان و فنلاند زندگی میکنند، جمعیت آنها حدود 11 میلیون نفر است.
7- ترکهای ترکمنستان؛ که در ترکمنستان، پاکستان، ایران، افغانستان و عراق زندگی میکنند، جمعیت آنهاحدود 7 میلیون نفر است.
8- ترکهای قرقیزستان؛ که در قرقیزستان و پاکستان زندگی میکنند، جمعیت آنهاحدود4 میلیون نفر است.
9- باشقیرها؛ که در روسیه زندگی میکنند و جمعیت آنها حدود 2 میلیون نفر است.
10- چوواشها؛ که در روسیه زندگی میکنند و جمعیت آنها حدود 2 میلیون نفر است.
11- یاکوتها؛ که در روسیه زندگی میکنند و جمعیت آنها حدود 400 هزار نفر است.
12- گاگااوزها؛ که در مولداوی زندگی میکنند و جمعیت آنها حدود 240 هزار نفر است.
13- خلجها؛ که در ایران و افغانستان زندگی میکنند و جمعیت آنها حدود 42 هزار نفر است.
زبانهای ترکی به شش دسته تقسیم میشود:
خانوادة چوواش (اُغور یا بلغار)، خانوادة شمال غربی (قبچاق)، خانوادة جنوب غربی (اُغوز)، خانوادة جنوب شرقی (اویغور)، خانوادة شمال شرقی (سیبری)، خانوادة خلجی (آرگو).
زیرمجموعههای شرقی زبان ترکی عبارتند از: اویغوری، قزاقی، قرقیزی و ازبکی و زیر مجموعههای غربی زبان ترکی نیز شامل ترکی استانبولی، ترکمنی، ترکی آذربایجانی و خلیجی میباشند.
زبانهای ترکی به همراه زبان مغولی جزء زبانهای آلتاییک به شمار میروند. نام این خانواده، از کوههای آلتای که در مرز قزاقستان و مغولستان واقع شده گرفته شده است. مردم ساکن این منطقه، در گذشتههای دور، جنگجو، اسب سوار و دورهگرد بودند. بعدها گروهی از ایشان به خاور و گروهی دیگر به باختر مهاجرت کردند. بدیهی است که در طول سفرهای طولانی و با تأثیرپذیری از زبانهای محلی مناطق گوناگون، امروزه تفاوت بسیاری میان مثلاً آلتای زبانانِ قشقایی و آلتای زبانانِ مغولستان وجود دارد.
خانوادة زبانهای آلتای را میتوان به این زیرخانوادهها تقسیم نمود:
1) ترکی: این زیرخانواده به چند شاخه تقسیم میشود:
الف:) Oghuz یا ترکی جنوب) که زبانهای ترکی در ترکیه و آذری و قشقایی در ایران و ترکمن در ترکمنستان را شامل میشود.
ب:) Kipchak یا ترکی باختری( که زبانهای قزاقی در قزاقستان، قرقیزی در قرقیزستان و نیز زبان تاتار که شش میلیون نفر به طور پراکنده در ولگای مرکزی، صربستان، چین و آسیای مرکزی بدان سخن میگویند را دربر میگیرد.
پ:) Karluk یا ترکی خاوری(، زبانهای ازبک در ازبکستان و اویگور درمنطقة خودمختار زینجیانگ و اویگور در چین را شامل میشود.
ت:) Eastern Hunnic یا ترکی شرقی) که زبانهایی چون یاکوت و آلتای در سیبری را دربرمیگیرد.
ث: Chuvash که زبانی مستقل است و در ولگای مرکزی به کار میرود.
2) مغولی: این خانواده، زبانهای Buryat در خاور سیبری، Kalmyk در کرانة دریای خزر در روسیه و بالاخره مغولی که مهمترین زبان این زیرخانواده و زبان رسمی مغولستان است را دربر میگیرد.
3) تونگوزی: زبان مانچو که در این گروه قرار میگیرد، زمانی مهمترین زبان در این زیرخانواده بود و در چین از آن استفاده میشد. امروزه، مانچو تقریباً منسوخ شده است. از زبانهای این زیرخانواده میتوان به اِوِنکی در بخشهایی از مغولستان و سیبری مرکزی، لاموت (اِوِن) و نانای در خاور سیبری و اودِهه در جنوب خاوری سیبری اشاره کرد.
یک ویژگیِ زبانهای آلتاییک، “هماهنگیِ واکهای” است. این ویژگی به هماهنگی واکههای ریشه و پسوند در واژهها اشاره دارد. برای نمونه هموطنان ما در زبان آذری، به آفتاب میگویند: /gun/ در زبان آذری، /eus/نقشِ پسوند”ی” در فارسی را بازی میکند. با این وجود واژة آفتابی در زبان آذری و در هنگام تلفظ، /guneus/تلفظ نمیشود. در اینجا واکة ریشه و واکة پسوند همگون شده و واژة/geuneus/ را به دست میدهد.
جنسیت در زبانهای آلتای وجود ندارد (برخلاف انگلیسی که مثلاً برای او، she وhe وجود دارد.)
در زبانهای آلتای، پسوندها یکی یکی به ریشه اضافه شده و واژههایی نو پدید میآورند. برای نمونه،”اِو” در زبان آذری یعنی خانه و”اِوسیز”معنای بیخانه را میدهد.
تصویری از زنان و مردان آذری نمونهای از لباس آذریها و ترک زبانان
آيين تکم (تکمخواني و تکمگرداني) سابقهای دراز در خطّة آذربايجان (آذری بایجان) دارد و متأسفانه مانند بیشتر آيينهاي اصيل ایرانی در حال فراموشي است. تکم آييني است که چند روز مانده به چهارشنبه ســوري اجرا ميشود. همه ساله در اسفندماه، هر هفته جشني بـراي استقبال از بهار بر پـا ميشود و معمولاً مردم اين جشنهـا را از اولين چهـارشنبة اسفند معروف به “يالانچي چرشنبه” (چهـارشنبة دروغیـن) شروع ميکنند. دومين چهارشنبه “خبرچي چرشنبه” (چهارشنبه خبری) است، سومين چهارشنبه “کول چرشنبه” (چهارشنبة خاکستر) و چهارمين چهارشنبه نيز “گول چرشنبه” (چهارشنبه گل) گفته ميشود. تکمچيها و تکمگردانان، در بين دو چهارشنبة آخر يعني کول چرشنبه و گول چرشنبه ميآيند و اشعارشان را خوانده و مژدگاني آمدن عيد و فرا رسيدن نوروز را ميگيرند. مانند این مراسم هم در مناطق گیلان، تالش و مازندران، به نام نوروزخوانی برگزار میشود، البته بدون ساز و فقط با خواندن آواز. لازم به یادآوری است که در مناطق فارسیزبان نیز همانند چنین مراسمی، با پریدن از روی آتش و نیز کاسه به دست و قاشقزنی و فال گوش ایستادن و تفأل به خیر، برگزار میشود.