کردها
کُردها
مردم کُرد، اقوام ایرانیتباری هستند که در بخشهایی از ایران (به ویژه در شمالغرب و غرب ایران) و در بخشهایی دیگر از خاورمیانه و آسیای مرکزی زندگی میکنند.
کردها در سراسر ایران، در استانهای آذربایجان غربی، بلوچستان، کردستان، کرمانشاه، همدان، لرستان، ایلام، خراسان شمالی، خراسان رضوی، گیلان، مازندران، قم، قزوین، کرمان و فارس زندگی میکنند. کردستان ترکیه، کردستان عراق و کردستان سوریه، بخش کردنشین جداشده از ایران در جنگ چالدران، هماکنون جزئی از خاک سه کشور ترکیه، عراق و سوریه میباشند. امپراتوری عثمانی، سالها بر بخش جدا شدة سرزمین کردستان از ایران، فرمان راندند تا اینکه با پایان جنگ جهانی اول و پایان این امپراتوری، متصرفات آن یعنی سرزمین کردستان، سرزمینهای عربی آسیایی کوچک و بالکان، تدریجاً تقسیم یا مستقل گردیدند. در جمهوریهای آذربایجان، ارمنستان، ازبکستان و تاجیکستان نیز گروههای کُرد، زندگی میکنند.
کردهای عراق، در شمال و شمال شرقی عراق ساکن هستند. کردستان عراق از شرق با ایران، از شمال با ترکیه و از غرب با سوریه هممرز است. مرکز آن اربیل است، همچنین در شهرهای سلیمانیه، دهوک و قسمتهایی از نینوا و دیاله نیز کردها حضور دارند.
کردستان سوریه در شمال و شمال خاوری این کشور است که استان حسکه و پارهای از استانهای رقه، حلب و دمشق را دربرمیگیرد.
کل جمعیت کردها حدود 30 میلیون نفر برآورد شده است که حدود 7 تا 8 میلیون نفر از آنها در ایران هستند.
معنی واژة کُرد، هنوز به درستی مشخص نشده است و به صورتkwrt (کورت) ابتدا در متون پارسی میانه دیده میشود که از پارسی میانه به زبان عربی به صورت “کُرد” انتقال یافته است. از لحاظ کاربرد، واژة کُرد در دوران تاریخی پس از حملة اعراب به ایران به معنای “رمه گردانان” و” کوچنشینان ایرانیتبار” غرب فلات ایران به کار رفته است و نه به معنای گروه نژادی.
بیشتر کردها، مسلمان سنی مذهب و عدهای یزیدی، یارسان (اهل حق)، همچنین مسیحی و یهودی هستند. کردهای مسلمـان اعیاد نوروز، قربـان، فطر و جشنهـای مولودی را گرامی میدارند. نامدارترین فرد کُرد، “صلاحالدّین ایوبی”، فاتح جنگهاي صلیبی و فرمانروای مصر بود. از شاعران نامدار کرد، مستوره اردلان و مولوی کُرد را میتوان نام برد. امیرنظام گروسی دانشمند و سیاستمدار دورة ناصرالدّین شاه قاجار نیز کُرد بوده است. قالی، جاجیم وگلیم بافی (به ویژه قالی بیجار) و نیز درودگری از صنایع دستی عمدة کردها است.
در اسناد سومری، بابلی، اکدی و آشوری، نام قومی دیده میشود که شباهت به کلمة”کرد” دارد، ولی از همه نزدیکتر، چه از نظر زبانشناسی، جغرافیایی و توصیفی، قومی است به نام “کردوخوی” (Karduxoy) که در کتاب سفر جنگی گزنفون آمده است. این قوم در کوهها و درههای میان عراق و ارمنستان و مخصوصاً در محلی که امروزه زاکسو (Zaxo) نامیده میشود و در 6 کیلومتری شمال غربی موصل در عراق قرار دارد، ساکن بودهاند. گزنفون این قوم را به خاطر دلیری و چالاکی ستوده است. منطقة امروزی کردستان در دوران باستان، بخشی از امپراتوری آشور و سپس ماد و هخامنشی را تشکیل میداده است.
“پولیبیوس” نیز از اقوامی که در آذربایجان کنونی زندگی میکردند و به نام “کورتییوی” (Kurtiyoy) یا “کورتیای” (Kurtii) خوانده میشدند، یاد کرده و “استرابون” و “لیوی” نوشتهاند که این اقوام در فارس نیز ساکن بودهاند. ما میدانیم که در زمان ساسانیان و اوایل اسلام، چادرنـشینان کوهسـتانهای فارس را کـرد میخواندند و اردوان در پیامی که به اردشیر داده بود، او را از راه طعنه “کردپرورده” خوانده بود. در دورة صفویه، نخستین کتاب اساسی و مهم دربارة قوم کُرد به زبان فارسی تدوین شد که همان “شرفنامة بدلیسی” است.
در تاریخ دوران سلجوقیان و ایلخانیان، از مناطق وسیع و کوهستانی به نام کردستان یاد شده است. شرفخان بدلیسی، کردها را بر اساس شیوة زندگی اجتماعی و زبان در چهار گروه تعریف کرده است: کلهر، گوران، لر و کرمانج؛ ولی مردمان زیردست که چنین شیوة زندگی را نداشتند یا جزو قبیلهای نبودند را کُرد به حساب نیاورده است.”مینورسکی” نیز در این رابطه نظر میدهد که: تنها کرمانج و شاید کلهر را امروز بتوان جزو زبانهای کردی دانست، امـا لری و گورانی از زبانهای کردی جدا هستند. آنچـه که روشن است، تحول واژة کُرد از یک معنی اجتماعی و شیوة زندگی گروههای مختلف ایرانیتبار، به معنی قومیت امروزی آن، بسیار زمان برده است.
به طورکلی از زمانهای دور، کوههای شمالی میانرودان، مسکن و جایگاه مردمی بوده است که با امپراتوریهای جلگهها یعنی فرمانروایان بابل و آشور در جنگ بودند و گاه نیز آنها را شکست میدادهاند. مادها پس از ورود به زاگرس، اقوام بومی آنجا یعنی کاسیها، لولوبیان، گوتیان و دیگر اقوام آسیایی را در خود حل کردند و زبان ایرانی خود را در منطقه رواج کامل دادند.
در دورههای تاریخ، منطقة کردستان، بخشی از امپراتوریهای ماد، هخامنشی، سلوکی، اشکانی و ساسانی بوده است. در زمان ساسانیان، منطقة امروزی عراق را ناحیة “آسورستان” یا “دل ایرانشهر” مینامیدند. بیشتر بخش شرقی منطقة امروزی کردستان عراق، در زمان ساسانیان در استان شادپیروز قرار داشت. “ان لمبتون”، ایرانشناس، در تاریخ ایلات ایران از قول ابن بلخی نوشته: “کردان، زُبدگان لشگر ساسانی بودند.”
تمام سرزمین کردستان، یکی از ایالات ایران بوده است. در جنگ چالدران (۱۵۱۴م) که بین نیروهای شاه اسماعیل اول صفوی و سلطان سلیم اول عثمانی انجام گرفت، بر اثر شکست ایران، بخش بزرگی از کردستان، از ایران جدا و نصیب امپراتوری عثمانی گردید.
زبانهای کردی (سورانی / کرمانجی) با سایر زبانهای ایرانی مانند فارسی، تالشی، گیلکی و بلوچی از یک ریشة واحد هستند، اما هنوز خانوادة زبان کردی به طور دقیق طبقهبندی نشده است.
زبان کردی اخص را “کرمانجی” مینامند که خود، لهجههای متعددی مانند: مُکری، سلیمانیهای، اردلانی، کرمانشاهی، بایزیدی، عبدویی و زندی دارد. زبان کردی با دستة شمالی لهجههای غرب ایران مشابهاتی دارد و از زبانهای مهم دستة غربی به شمار میرود و صاحب اشعار، داستانها و گفتههای ادبی است.
ریشة زبان کُردی همواره مورد بحث محققان بوده است، زیرا کهنترین متن زبانهای کردی مربوط به دوران اخیر است و دورة میانة آن هنوز شناخته شده نیست.
“گرنوت وینفوهر”، کُردی را بیشتر نزدیک به زبان پهلوی اشکانی میداند.
امروز،گویشهای کردی ادامة زبان مادی به حساب نمیآیند و چنین دیدگاهی میان زبانشناسان رایج نیست. ولادمیر مینورسکی، که نخست پشتیبان چنین فرضیهای بود، در دانشنامة اسلام (چاپ لندن) میگوید: هیچ سند قاطعی وجود ندارد که ریشة زبان کردی، مادی باشد.
هنگامی که از زبان کردی سخن به میان میآید، مقصود زبانی است که کردها هماینک با آن سخن میگویند. زبانشناسان و خاورشناسان غربی گفتهاند که این زبان از زبانهای هندواروپایی و خانوادة هندوایرانی است و با زبان فارسی نزدیکی دارد.
کردی، از ریشة زبانهای ایرانی، پیش ازحملة اعراب به ایران است. این گویش از عربی و ترکی تأثیر چندانی نپذیرفته و کمابیش دست نخورده مانده است. زبان کردی دارای ادبیات بسیار پهناوری است؛ قدیمترین نوشته به زبان پهلوی اشکانی نوشتهای است که از اورامان در کردستان به دست آمده است.
زبان کردی که بیشتر کردها (در ایران، ترکیه، عراق وسوریه) با آن صحبت میکنند، زبان ادبی و نیمه رسمی به شمار میرود و در کشور عراق از زمان اشغال قوای انگلیس (۱۹۱۸ م) تاکنون در مدارس آنها تدریس میشود.
زبان کردی، شامل گویشهای متعددی است، مانند: کورمانجی شرقی یا مکری در سلیمانیه و سنه؛ کورمانجی غربی در دیاربکر، رضائیه، ایروان، ارزروم، شمال سوریه و شمال خراسان؛ گروه اصلی دیگر یا گروه کردی جنوبی در منطقة کرمانشاه و بختیاری است.
به نظر دانشمندان زبانشناس و خاورشناس، قبایل ماد و پارس، همزبان بوده و هر دو به یک گویش سخن میگفتهاند. “تئودور نولدکه” خاورشناس آلمانی، معتقد است که زبان مادی بدون شک خویشاوندی بسیار نزدیکی با زبان پارسی باستان داشته است، که با کاوشهایی در مناطق غرب ایران، از مادها آثاری در تپة هگمتانه، به دست آمده است. “ن. مکنزی” نوشته است که در نظر اول میتوان انتظار داشت که منظور از زبان مادی، زبان کردی است. معتبرترین زبانشناس زبان کُردی، ولادیمیر مینورسکی، نیز همین نظر را تأیید میکند:
“اگر کردها از نوادگان مادها نباشند، پس بر سر ملتی آنچنان کهن و مقتدر چه آمده است و این همه قبیله و تیرة مختلف کُرد که به یک زبان ایرانی و جدای از زبان دیگر ایرانیان تکلم میکنند؛ از کجا آمدهاند؟”
زمانی که قوم ماد، خود را به ایران کنونی و غرب آسیا رسانیدند، با اقوام لولوبی، گوتی، کاسی، (خوری یا هوریها) که در دامنههای آن سوی کوههای زاگرس میزیستند و تا حد مناسبی زندگی خود را سامان داده بودند و حکومت و تمدنی نسبتاً پیشرفته داشتند، مواجه شدند.
مادها ظرف۲۰۰ سال، طومار این حکومتها را در هم پیچیدند و در سال 701 پ م، امپراتوری بزرگ ماد را بنیان نهادند و بدین ترتیب زبان مادی به زبان رسمی بدل شد. از آن زمان تا هنگام انتشار اسلام در کردستان، سیزده قرن سپری شد. در این مدت طولانی، سرزمین ماد بزرگ و کوچک و سرزمینهای دیگری که به سرزمین ماد ملحق شدند؛ از نظر نظامی و سیاسی بسیار دست به دست شدند و قدرت سیاسی در اختیارگروههای مختلفی که زبان آنها با زبان مادها متفاوت بوده، افتاد. هر حکومتی که بر سر کار آمد، زبان خود را به عنوان زبان رسمی تحمیل کرد. در اوضاع و احوال آن روزگاران، که تمامی بنیادهای اجتماعی کمرنگ شده و رو به افول نهاده بودند، این جابهجایی قدرتها نمیتوانست از اثر نهادن بر این بنیادها، برکنار بوده باشد. تاریخ، برخی رویدادها را ثبت کرده است که نشان میدهد، سلطة سیاسی بر یک سرزمین، تغییرات نژادی بنیادی و ایستایی زبان را در آن سرزمین به همراه خواهد داشت. امروز، تأثیر جابهجایی قدرت را در شرق قلمرو امپراتوری ماد، به وضوح میتوان دید، در حالیکه در بخش غربی سرزمین ماد، بنیادها همچنان دست نخورده ماندهاند، بیشتر تاریخشناسان براین باورند که کردهای امروز، نوادگان مادهای دیروزند.
زبان پارتی (پهلوانیک)، که به نظر زبانشناسان همراه با زبان مادی در زمرة زبانهای شمال غربی، خانوادة زبانهای ایرانی قرار دارد، بیش از دیگر زبانها، بر زبان کردی تأثیرگذار بوده است و امروزه رد پای این تأثیرات در گویش آیینی زبان کردی، دیده میشود.
از آنجایی که تا کنون برآورد دقیقی از مناطق کردنشین انجام نگرفته، تمام آمارهای جمعیتی و جغرافیایی ارائه شده، تخمینی هستند. براساس برآوردهای غیررسمی و مساحت این منطقه به طور تقریبی 190 هزار کیلومتر مربع است. زیستگاه کردزبانها، عمدتاً کوهستانی است که از شرق به دامنههای شرقی کوههای زاگرس منتهی میشود و از این قسمت به طرف جنوب و حد فاصل همدان و سنندج امتداد دارد و در طرف جنوب به کرمانشاه، ایلام و بخشهایی از لرستان و از طرف دیگر به کرکوک و موصل ختم میشود، همچنین از شمال به طرف ماردین، ویرانشهر و اورفه امتداد یافته، سپس به طرف ملاطیه و سرچشمة رود فرات، تا کمالیه پیش میرود؛ در قسمتهای شمالی، کردستان محدود به کوهستانهای مرگان داغ و هارال داغ است که به طرف ارزنجان و ارزروم امتداد مییابد. البته در تمام مناطق ذکر شده بسیاری اقوام غیر کردزبان نیز زندگی میکنند.
کردها در استانهای کرمانشاه و ایلام اکثراً شیعه و بخشی نیز اهل سنت هستند. در استان لرستان، جمعیت قابل ملاحظهای از کُردهای شیعه زندگی میکنند، کردهای خراسان نیز شیعه هستند، ولی در استان کردستان و بخشهایی از آذربایجان غربی سنی مذهب هستند. همچنین نزدیک به ۵۰ هزار خانوار و شاید بیشتر آنان یزیدی هستند. علاوه بر این، جمعیت قابل ملاحظهای که به یارسان و اهل حق معروفند، در میان کردها هستند که مرکز سکونت آنها منطقة دالاهو و کرمانشاه و به صورت پراکنده در کردستان است. سایر کردها نیز مسیحی یا یهودی هستند.
کردهای اسفراین، بجنورد، شیروان، قوچان، درگز، چناران و باجگیران، به زبان کرمانجی صحبت میکنند. مردم کردتبار این مناطق، بنا به روایت تاریخ، از ایل افشار هستند که در زمان شاه اسماعیل ازمنطقة جنوب دریاچة ارومیه برای محافظت از قلمرو شاه اسماعیل، به این نواحی کوچ داده شدند و بنا به روایتی دیگر، شاه اسماعیل آنان را به خاطر تضعیف سرکشی خانهای کرمانجی و استفاده از آنان در مقابله با حملات بیامان ازبکان به خراسان بزرگ کوچانده است.
برابر قانون اساسی ایران، تدریس ادبیات زبانهای قومی، از جمله زبان کردی، در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است. همچنین در ایران تأسیس و انتشار رسانههای همگانی به زبانها و یا گویشهای منطقهای کاملاً آزاد است،
استفاده از نامهای مادی که مستقیماً به پادشاهان و سرداران ماد یا اَعلام فرهنگی آنها مرتبط است، در نامهای کردی به وفور دیده میشود.
این ناحیه از ایران، دارای فرهنگی بسیار غنی است كه نمود آن در صنایع دستی، موسیقی، شعر، ادبیات و لباس این اقوام نیز مشهود است. پوشاك بانوان این منطقه، بسیار خاص است كه با تزئینات و هنرهای دستی بانوان كُرد، همراه است. پوشاك بانوان كُرد شامل: كفش، شلوار، پیراهن، جلیقه، قبا (یل)، دستمال سه گوش زینتی (لچك)، عمامه، روسری و سربند است.
تصویری از یک زن کُرد تصویری از مردان کُرد
سواران کُرد در کوههای قفقاز؛ (نیویورک تایمز، ۳ بهمن ۱۲۹۳ خ)