ابوعبدالله جعفربن محمد رودکی سمرقندی
ابوعبدالله جعفربن محمد رودکی سمرقندی
رودکی، پدر شعر پارسی، در سال 260 ق، در بنج از روستاهاي رودک سمرقند متولد شد. از دوران كودكي وي، اطلاعات چنداني در دست نيست. «عوفي» در كتاب لباب الباب آورده: «چنان ذَكي و تيز فهم بود كه در هشت سالگي قرآن را تمامت حفظ كرد و قرائت بياموخت و شعر گفتن گرفت و معاني دقيق ميگفت چنان كه خلق بر وي اقبال نمودند، او را آفريدگار تعالي، آوازي خوش و صوتي دلكش داده بود …». شاعرانی بزرگ چون شهید بلخی، کسايی، عنصری، فرخی و … در شعر و سخن از وي پیروی کردند. عنصري در مورد وي سروده است:
غزل رودكي وار نــيكو بود | غـزلهاي من رودكي وار نيست |
رودكي، با موسیقی نیز آشنایی داشته و ساز «رود» مینواخت.
آنچه آشکار است، وی شاعری دانش آموخته بوده و تسلط او بر واژگان پارسی چنان بوده که هر فرهنگنامهای از شعر او شاهد میآورد. شمار اشعار او را صد هزار بيت تخمين زدهاند و برخي تا حدود 130000 بيت گفتهاند. رودكي كليله و دمنة ابن مقفع (روزبه) را هم به نظم درآورد كه متأسفانه جز ابيات پراكندهاي، از آن باقي نمانده است. اولين بيت اين منظومه اين گونه است:
هركه نامخت از گذشت روزگار | هيچ ناموزد ز هيچ آموزگار |
فردوسي نيز در شاهنامه، در مورد سرودن كليله و دمنه شاهد آورده است:
گزارندهاي پيش بنشاندند | همي نامه بر رودكي خواندند |
اشعار رودكي در موضوعات مختلف از جمله مدحي، غنايي، هجو، هزل، رثا و غيره است.
مرا بسود و فرو ريخت هرچه دندان بود | نبود دندان لا، بل چراغ تابان بود | |
سـپيد سيم، رده بود و دُرّ و مرجان بود | ستـارة سـحري بود و قطره باران بود |
در سال ۱۹۴۰ م (1319خ) یعنی هزار سال پس از مرگ رودکی، صدرالدّین عینی، بنیانگذار ادبیات فارسي تاجيكي، تصميم گرفت که از شواهد موجود در «تاریخ سمرقند» قبر رودكي را بیابد. سرانجام پس از تلاشهای بسیار، وی موفق شد مزار رودكي را چنانکه در تمامی تذکرهها آمده، در یک گورستان قدیمی، شناسایی كند. در سال ۱۹۶۵ م (1344 خ)، گروهی از باستانشناسان روسی به رهبری گراسیموف، پیکرتراش نامی روس، مزار وی را شکافتند، پس از تحقیقاتی که بر پیکر وی انجام شد و با ياري گرفتن از اشعار خود شاعر، چهرة وی را ترسیم نمودند. نتیجۀ پژوهشها این شد که کسی چشمان شاعر را درنیاورده است، بلکه سر وی را روی آتش یا زغال گداخته گرفتهاند که موجب سوختن و کوری چشم وی گشته است. همچنین شکستگیهای متعدد در ستون مهرهها و دندهها از شکنجه شدنش پیش از مرگ حکایت میکند. ولي به دلیل اين شكنجه (البته اگر درست باشد) اشاره نشده است.
از آثار رودكي جز ابياتي پراكنده در فرهنگنامهها و كتب پيشينيان، چيزي بر جاي نمانده است. تعدادي از اشعار رودكي در ديوان قطران تبريزي وجود دارد و همين طور تعدادي از اشعار قطران به اشتباه به نام رودكي ثبت شده است. دليل اين اشتباه تشابه نام ممدوح رودكي كه امیر نصر بوده با كنية ممدوح قطران است. نخستين كسي كه به اين اشتباه پي برد، رضاقلي خان هدايت بوده است.
از معروفترین اشعار رودکی، شعر بوي جوي موليان است كه اين شعر را به درخواست درباریان در دلتنگی از غیبت امير نصر بن احمد ساماني، که به مدت چهار سال از بخارا خارج شده بود و همگي ميل داشتند كه او به ديار خود بازگردد، سرود. از آنجا که هيچ كس جرأت بيان اين موضوع را نداشت، پس همگی از وي خواستند تا فكري بكند، رودكي شعر جوي موليان را براي امير خواند، امير نصر چنان متأثر شد كه بیدرنگ به سوي بخارا بازگشت.
بوي جوي موليان آيد همي | ياد يار مهربان آيد همي | |
ریگ آموي و درشتي راه او | زير پايم پرنيان آيد همي | |
آب جيحون از نشاط روي دوست | خِنگ ما را تا ميان آيد همي | |
اي بخارا شاد باش و دير زي | مير زي تو شادمان آيد همي | |
مير ماهـست و بخارا آسمان | ماه سوي آسمان آيد همي | |
مير سروست و بخارا بوستان | سرو سوي بوستان آيد همي |
در میدان مرکزی شهر دوشنبه، پایتخت کنونی تاجیکستان، پارکی قرار دارد که بنا به علاقة زیاد تاجیکان به شعر و شاعری، نام پدر شعر پارسی، سلطان و استاد شاعران «ابوعبدالله جعفربن محمد رودکی سمرقندی» را بر خود دارد.
سمعاني، در الأنساب، وفات رودكي را در زادگاهش يعني قرية بنج و در نهايت تنگدستي، نقل كرده است.
به سراي سپنج، مهمان را | دل نهادن، هميشگي نه رواست | |
زير خاك اندرونت، باید خفت | گرچه اکنونت، خواب بر ديباست | |
با كسان بودنت چه سود كند | كه به گور اندرون شدن تنهاست | |
يار تو زير خاك مور و مگس | گرچه دينار يا درمش بهاست |
از
آثاری که از رودکی بر جای مانده، کلیله و دمنة منظوم؛ سندبادنامة منظوم، قصیدة بوی جوی مولیان و … را میتوان نام برد.اين مرد بزرگ در سال 329 ق، در سن 69 سالگي درگذشت و در حوالي سمرقند به خاك سپرده شد.