شيخ محمود شبستري
شيخ محمود شبستري
شیخ سعدالدّين محمودبن عبدالكريمبن يحيي شبستری
شیخ محمود احتمالاً در سال 687 ق در قصبة شبستر (از توابع تبریز) متولد شد. تحصيلات و رشد فكري او در آذربايجان بوده و از عارفان نامدار زمان خود به شمار میرفته است.
شبستری پس از کسب دانش در تبریز به مسافرت پرداخت و در سفر به مصر، شام و حجاز از علما و مشایخ این سرزمینها کسب دانش نمود. او خود در این باره میگوید:
مدتی من زعمر خویش مدید
صرف کردم به دانش توحید
در سفرها به مصر و شام و حجاز
کردم ای دوست روز و شب تک و تاز
در کتاب ریاضالسیاحه نوشته شده: «او به کرمان رفت و در همانجا ازدواج کرد و صاحب اولاد شد و برخی نوادگان او اهل علماند و به خواجگان شهرت دارند». وی پسری داشته که جوانی فاضل و کامل و ماهر در علوم مختلف به ویژه ریاضی بوده است. شبستری (پدر) در سال 7۲۶ ق به دربار روم رفته و سلطان سلیم او را عزیز داشته و سرانجام به تبریز بازگشته است.
مثنوی سعادتنامه کتابی است عرفانی که بر وزن حدیقة الحقیقة سنایی سروده شده است. این کتاب در حدود سه هزار بیت است و هر باب دارای حکایتهای گوناگون است. در این کتاب از فردی به نام امینالدّین به عنوان استاد یاد شده است. لاهیجی نیز منظور شبستری را از «مرد کار دیده» در ابتدای گلشنراز، امینالدّین دانسته است. تنها صوفیای که در آن دوره به این نام شناخته شده، امینالدّین حاج بُلَه است. به نوشتۀ لویزن شاید منظور از امینالدّین، حاجی امینالدّین عبدالسلام بن سهلان خُنجی باشد. شخصی به نام بهاءالدّین یعقوب تبریزی را نیز از استادان او دانستهاند. همچنین از فردی به نام امینالدّین، به عنوان شاگرد شبستری و شارح گلشنراز، یاد شده که زرینکوب احتمال داده نام این فرد با نام استاد او اشتباه شده باشد. در سعادتنامه منسوب به شبستری، به سنّی بودن وی و پیروی او از فرقه اشعری تصریح شده، اما ظاهراً هیچ منبع دیگری دربارۀ مذهب شبستری سخن نگفته است. با وجود این، حاجی خلیفه طهرانی، طبق آنچه در کتاب مرآتالمحققین، که منسوب به شبستری است، نوشته که او شیعه است. هانری کُربن نیز علت پدید آمدن این نظر را وجود تفسیرهای متعدد شیعیان، بهویژه اسماعیلیان، بر گلشن راز وی دانسته است.
کتاب گلشن راز شبستری، از ارجمندترین نامههای عرفانی است که به زبانهای انگلیسی و آلمانی نیز ترجمه شده است. این منظومه به بحر هزج مسدس مقصور يا محذوف در ۹۹۳ بيت سروده شده که شرحهاي بسيار بر آن نوشته شده است. اين كتاب عبارت است از فهرست موجزي از اصطلاحات و تعبيرات تصوف با توضيحاتي سهل و سريع كه در جواب 15 سؤال سروده و تنظيم شده است.
معروف است كه او اين اثر را در جواب سؤالهاي مرد بزرگي از خراسان به نام امير سيدحسين هروي، خليفة شيخ بهاءالدّين ملتاني كه او هم خليفة شيخ شهابالدّین سهروردی بوده، سروده است. خود تصريح ميكند كه شاعر نبوده و اين راه را براي بيان مطالب خويش پيش گرفته است. او در نثر نيز چند رساله به نامهای حقاليقين و مرآتالمحققين تأليف كرده است. از ديگر آثار وي ترجمة فارسي منهاج العابدين غزالي را میتوان نام برد.
او مثنوي ديگری نیز به نام شاهدنامه سروده است. از نظر شبستري، عقل بالَمرّه معطَّل است. راه عقل راهي دراز، پر پيچ و خم و دشوار است.
بقعه شیخ محمود شبستری مربوط به دوره ایلخانی است و این مکان در تاریخ ۱۰ مهر ۱۳۸۰ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. مقبرة شیخ محمود در شبستر، در باغچهاي موسوم به گلشن، در زير گنبدي قرار دارد. حاج ميرزا آقاسي آن را تجديد عمارت كرد و در سال 1267 ق، سنگ مرمر بزرگي روي آن قبر گذاشت که روی آن نوشته شده كه وي در سال 725 ق احتمالاً در سن 38 سالگي درگذشته است.
شيخ محمود شبستري، گویا در سال 725 ق، درحدود 38 سالگي درگذشته و در تبريز به خاك سپرده شده است.