عباس اقبال آشتیانی

عباس اقبال آشتیانی

اقبال آشتیانی، در سال 1275 خ، در خانواده‌ای تهی‌دست در شهر آشتیان دیده به جهان گشود. وی کسی است که شیوة تحقیق علمی را در ایران رواج داد. در کودکی به علت تنگدستی مدتی در مغازه درودگری کار می‌کرد و همزمان به مکتب می‌رفت و مقدمات علوم را در زادگاه خود فراگرفت. در دوران نوجوانی به تهران آمد و به مدرسة دارالفنون راه یافت و پس از فراغت از تحصیل به سبب امتیازهای درخشانی که کسب کرده بود، در همان دارالفنون مشغول به تدریس شد. اقبال آشتیانی به تدریج در مدارس معروف دیگر تهران از جمله دارالمعلمین، مدرسة سیاسی و مدرسة نظام نیز به تدریس پرداخت. اقبال، از سال 1297 خ، همکاری خود را با مجله دانشکده که از مجلات معروف ادبی بود و با مدیریت ملک‌الشعراء بهار منتشر می‌شد، آغاز کرد. وی سپس با آشنایی با مشاهیر و دانشمندان آن روزگار، مانند رشید یاسمی، سعید نفیسی، عبدالعظیم قریب و غلامحسین رهنما به نگارش مقالات تاریخی و ادبی در مجلات معتبر ادبی آن روزگار پرداخت.

هزاره فردوسی در سال 1313 خ، ایران‌شناسان بزرگی همچون کریستین سن، هانری ماسه، مینورسکی، آتسوجی در کنار بزرگان ادب و فرهنگ ایران همچون ادیب‌السلطنة سمیعی، اعتصام‌الملک، عباس اقبال آشتیانی، بدیع‌الزمان فروزانفر، احمد بهمنیار، محمدتقی بهار، ابراهیم پورداود، محمدعلی تربیت، رضازاده شفق، نصرالله فلسفی، عبدالعظیم قریب، احمد کسروی، مشیرالدوله پیرنیا، مجتبی مینوی، سعید نفیسی، وحید دستگردی، جلال‌الدّین همایی، رشید یاسمی، ذکاالملک فروغی، حسن پیرنیا، علی اصغر حکمت، نصرالله تقوی، عیسی صدیق، علی جواهر کلام.
استاد عباس اقبال، در سال 1304 خ، به عنوان منشی هیأت نظامی ایران به پاریس رفت و با استفاده از این فرصت به تکمیل معلومات خود پرداخت و موفق به اخذ درجة لیسانس زبان و ادبیات فرانسه از دانشگاه سوربن شد. او در پاریس با محمد قزوینی آشنا شد و از همکاری و راهنمایی او در تحقیق و تصحیح متون بهره جست.
اقبال در سال 1308 خ، به ایران بازگشت و در پی دعوت وزارت فرهنگ، اقدام به تألیف کتب تاریخی مختلف برای تدریس در دبیرستان‌ها و شعب علوم انسانی مدارس عالی ایران نمود.
او در سال 1313 خ، به سمت دانشیاری دانشکدة ادبیات دعوت شد؛ سپس به مقام استادی رسید و در سال ۱۳۱۷ خ، به عضویت فرهنگستان ایران انتخاب شد. از سال ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۸ خ، مجلة یادگار را در تهران منتشر کرد و نیز به تأسیس انجمن نشر آثار ایران مبادرت ورزید که نشر متون کهن فارسی را در نظر داشت. در سال ۱۳۲۸ خ، در حالی که از تعطیل اجباری مجلة یادگار آزرده‌خاطر بود، با سمت رایزن فرهنگی ایران در ترکیه به آنکارا رفت.
اقبال آشتیانی، از دانشمندان پرشور و فعال دورة معاصر ایران بود که در رشته‌های زبان‌شناسی، تاریخ، ادیان و جغرافیا تخصص داشت و آثار مختلفی در این رشته‌ها از خود بر جای گذاشت که هر یک در نوع خود بی‌نظیرند. از مهم‌ترین کارهای علمی وی علاوه بر تألیف کتاب‌های نفیس و ارزشمند، جمع‌آوری و تصحیح نسخه‌های خطی کمیاب و گرانبهای تاریخ ایران است که تصحیح و حواشی و تعلیقاتی که وی بر این نسخه‌های خطی نوشته، حکایت از معلومات عمیق تاریخی و ادبی وی دارد.
عباس اقبال آشتیانی از نخستین مردان سدة اخیر است که با پژوهش صحیح و روشمند، در چندین رشته از علوم و فنون، خاصه در تاریخ، جغرافیا و تمدن جدید، کتاب‌های سودمند تألیف کرده است. اقبال و معاصرانش از جمله ملک‌الشعرا بهار، بدیع‌الزمان فروزانفر، علامه محمد قزوینی و… با مجموعه آثاری که منتشر ساختند، تحقیقات ایرانی را برنامه‌ریزی کردند.
اقبال آشتیانی، در زمینة تاریخ‌نگاری، آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشته است. کتاب او دربارة‌ تاریخ مغول هنوز ارزشمندترین منبع در این زمینه‌ محسوب می‌شود. کتاب دورة تاریخ عمومی وی منبع اساسی برای تهیه و تدوین درس تاریخ دبیرستان شد. این کتاب برای کلاس‌های متوسطه دارای چنان اعتباری بود که تا سال‌ها بعد آنچه دربارة تاریخ عمومی برای مدارس ایران نوشته شده تقلید از کتاب او بوده‌ است.
از وی آثار زیادی بر جای مانده است از جمله: تاریخ اکتشافات جغرافیائی و تاریخ علم جغرافیا؛ تاریخ ایران از بدو خروج چنگیز تا ظهور امیر تیمور؛ جغرافیای ایران در خارجه؛ خاندان نوبختی؛ خدمات ایرانیان به تمدن عالم.
ترجمه‌ها: تاریخ مختصر ایران، تألیف پاول هرن؛ یادداشت‌های ژنرال گاردان در ایران؛ ناپلئون و اسلام؛ یادداشت‌های ژنرال تره زل.
عباس اقبال تعداد پرشماری نیز مقاله در زمینه‌های ادبی، تاریخی و اجتماعی در مجله‌هایی چون بهار، دانشکده، مهر، ایرانشهر، ارمغان، یغما، فروغ و تربیت انتشار داد.
او بعد از محمد قزوینی در شمار معدود پژوهشگرانی است که شیوة جدید تحقیق علمی را در تاریخ‌نویسی و تصحیح متون رواج دادند. اقبال در بهار ۱۳۳۳ خ، در کنگرة هزارة ابن سینا در تهران حضور یافت.

این مرد بزرگ در 21 آبان ماه سال 1334 خ، در سن 59 سالگی در رم درگذشت و در تهران در مقبرة ابوالفتوح رازی به خاک سپرده شد.

اشتراک گذاری مقاله : Array
نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *