فروغ فرّخزاد

فروغ فرّخزاد


فروغ، در سال 1313 خ، در تهران دیده به جهان گشود. وی در سال‌ ۱۳۳۰ خ، در ۱7 سالگی با پرویز شاپور طنزپرداز ایرانی که پسرخالة مادر وی بود، ازدواج کرد. این ازدواج در سال ۱۳۳۴ خ، به جدایی انجامید. حاصل این ازدواج، یک پسر به نام کامیار بود.
فروغ، پیش از ازدواج با شاپور، با وی نامه‌نگاری‌های عاشقانه‌ای داشت. این نامه‌ها به همراه نامه‌های فروغ در زمان ازدواج این دو، بعدها توسط کامیار شاپور و عمران صلاحی در کتابی به نام اولین تپش‌های عاشقانة قلبم منتشر گردید.

فروغ به همراه همسر سابقش شاپور
آشنایی با ابراهیم گلستان نویسنده و فیلمساز سرشناس ایرانی و همکاری با او، موجب تغییر فضای اجتماعی و در نتیجه تحول فکری و ادبی در فروغ شد.
در سال ۱۳۳۷ خ، سینما توجه فروغ را جلب کرد. در سال‌ 1341 خ، فيلم‌ مستندي‌ از جذاميان‌ تبريز به نام‌ خانه‌ سياه‌ است،‌ تهيه‌ كرد. در سال ۱۳۴۲ خ، در نمایشنامة شش شخصیت، در جستجوی نویسنده، فروغ بازی چشمگیری از خود نشان داد. در زمستان همان سال خبر می‌رسد که فیلم خانه سیاه است برندة جایزة نخست جشنواره اوبر هاوزن آلمان شده و باز در همان سال مجموعة تولدی دیگر را با تیراژ بالای سه هزار نسخه توسط انتشارات مروارید منتشر کرد.
فروغ در سال ۱۳۴۳ خ، به آلمان، ایتالیا و فرانسه سفر کرد. سال بعد در دومین جشنوارة سینمای مؤلف در پزارو شرکت کرد که تهیه کنندگان سوئدی ساخت چند فیلم را به او پیشنهاد دادند و ناشران اروپایی مشتاق نشر آثارش می‌شدند. در همین دوران فروغ، پسر یکی از جذامیان را به فرزندخواندگی پذیرفت.


در سال ۱۳۴۴ خ، سازمان یونسکو فیلم نیم ساعته‌ای از زندگی فروغ تهیه کرد؛ به پاس شعر و هنر او که اینک در سطح جهانی قرار گرفته بود. در همان سال برناردو برتولوچی، یکی از کارگردان‌های موج نو ایتالیا نیز به تهران آمد و یک فیلم یک ربع ساعت از زندگی فروغ ساخت. در سال ۱۳۸۱ خ، ناصر صفاریان سه فیلم مستند با نام‌های جام جان، اوج موج و سرد سبز، دربارة فروغ ساخت که در آن با افراد زیادی همچون کاوه گلستان فرزند ابراهیم گلستان، بهرام بیضایی کارگردان سینما، فریدون مشیری شاعر، مادر و خواهر فروغ فرخزاد و کسان دیگری گفتگو شده است.

فروغ، پس از نيما يوشيج، در كنار احمد شاملو و مهدي اخوان ثالث، از پيشگامان شعر معاصر فارسي است. او با انتشار مجموعة ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد جايگاه خود را در شعر معاصر ايران به عنوان شاعري مطرح ثبت كرد.
فروغ می‌گفت: «آرزوی من آزادی زنان ایران و تساوی حقوق آن‌ها با مردان است… من به رنج‌هایی که خواهرانم در این مملکت در اثر بی‌عدالتی مردان می‌برند، کاملاً واقف هستم و نیمی از هنرم را برای تجسم دردها و آلام آن‌ها به کار می‌برم. آرزوی من ایجاد یک محیط مساعد برای فعالیت‌های علمی هنری و اجتماعی زنان است».
در حدود سال‌های ۱۳۴۲ – 1343 خ، فروغ یک بار دست به خودکشی زد که نجات داده شد.
فروغ فرخزاد، در روز ۲۴ بهمن ۱۳۴۵ خ، در سن 32 سالگی هنگام رانندگی بر اثر تصادف در تهران جان باخت و در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.

اشتراک گذاری مقاله : Array
نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *