قوام السلطنه

قوام السلطنه
احمد قوام، ملقب به دبیر حضور يا وزیر حضور

احمد قوام، در سال 1252 خ، در تهران دیده به جهان گشود. وی‌، فرزند ميرزا ابراهيم خان معتمد السلطنه‌، برادر كوچك ميرزا حسن‌خان وثوق‌الدوله ( عاقد قرارداد 1919 م) ‌است. پدر و اجداد وي همگی در دوران حاكميت قاجار، صاحب مناصب دولتي بوده‌اند. مادرش طاووس خانم، دختر میرزا محمد خان مجدالملک سینکی، بود که از رجال باسواد و درجه اول آن زمان به شمار می‌رفت. قوام در 17 سالگي پيشخدمت ناصرالدين شاه و در 19 سالگی لقب دبیر حضور گرفت.
در 20 سالگي منشي دایي خود ميرزا علي‌خان امين‌الدوله كه حاكم آذربايجان بود، شد. قوام در 29 سالگي در سفر سوم مظفرالدين شاه به اروپا وي را همراهي كرد. او پس از پايان اين سفر در سال 1324 ق پس از فوت نرمان‌خان، قوام السلطنه وزیر مختار ایران در اتریش، لقب قوام‌السلطنه‌ را دریافت کرد. قوام سیاستمدار، ادیب، شاعر و خطاط بود. او به دليل خط زيبايي كه داشت نويسندة فرمان مشروطيت‌ و سپس رابط مظفرالدين شاه با مشروطه‌خواهان شد. پس از مرگ مظفرالدّين شاه و در دوران محمدعلي شاه، قوام از سياست كناره گرفت و راهي اروپا شد و به تحصيل در رشتة حقوق پرداخت. اگرچه تحصیلاتش در حقوق ناتمام ماند، ولی زبان فرانسه‌اش را تکمیل کرد. احمد قوام در جواني با اشرف‌السلطنه، دختر حاجب‌الدوله اميرعلایي ازدواج كرد، امّا صاحب فرزند نشد، سپس در 1326 خ، در لاهيجان‌ با يك دختر روستايي ازدواج كرد و از او صاحب يك پسر شد. اين پسر 8 ساله بود كه قوام درگذشت‌.
در پي فتح تهران توسط مشروطه‌خواهان، قوام به ايران بازگشت‌. اولين كابينة سپهدار در 8 مهر 1288 خ تشكيل شد و قوام، معاونت وزارت داخله را عهده‌دار شد، 8 بهمن 1296 خ قوام به فرمانروايي جنجالي و پرحادثه خراسان رسيد. او مجموعاً 9 بار در رأس وزارتخانه‌هاي عدليه‌، ماليه و داخله قرار گرفت‌.

فرمان مشروطیت با دست‌خط احمد قوام

(نوشته شده در تاریخ 1285 خ)


او 5 بار نخست وزير شد، اگرچه كابينه‌هاي وي غالباً عمر كوتاهي داشتند، اما کارهای بسیار مهمی انجام داد. وی دیپلماسی بسیار قوی داشت و همه را تحت تأثیر خود قرار می‌داد. قوام السلطنه در دوران اول صدرات خود که 8 ماه به طول انجاميد، به مصدق‌السلطنه وزير ماليه خود، برای اصلاحات مالى، اختيار تام داد. زمانی‌که مهلت اين اختيارات تمام شد، مصدق براى تمديد آن با تعدادى از نمايندگان که مخالف تمديد اختيارات وزير ماليه بودند، درگير شد و قوام از مصدق پشتیبانی کرد، ولی سودى نبخشيد و به همین دلیل در 29 دى 1300 پس از 230 روز صدارت پردردسر استعفا کرد.
5 ماه بعد یعنی روز 26 خرداد 1301 خ، احمد شاه قاجار مجدداً قوام را به نخست وزيرى منصوب کرد. او کابينه دوم خود را تشکيل داد که در آن وزارت جنگ همچنان در اختيار رضاخان بود. اما قوام وزارت خارجه را در اين دوره خود رسماً برعهده گرفت‌.
دوره سوم نخست‌وزيري قوام‌، يك سال پس از آغاز حكومت محمدرضا پهلوي بود که 6 ماه به طول انجاميد.


قوام بار ديگر در 25 بهمن 1324 خ، متعاقب نشستي كه مجلس شوراي ملي در ششمين روز همان ماه براي انتخاب قوام به نخست‌وزيري داشت، مأمور تشكيل كابينه شد. در 29 بهمن 1324 قوام در رأس يك هيأت بلندپايه سياسي و اقتصادي و فرهنگي به مسكو رفت و در دوم اسفند با استالين مذاكرات مفصل و طولاني انجام داد.
با استعفاي دكتر مصدق (1331) از سمت خود و به فرمان شاه، نمايندگان مجلس بدون حضور نمايندگان نهضت ملي به نخست‌وزيري قوام السلطنه رأي مثبت دادند و شاه در فرمان نخست وزيري با لقب جناب اشرف حكم نخست وزيري او را صادر نمود. قوام پس از دريافت فرمان نخست‌وزيري، اعلامية شديداللحن خود تحت عنوان «كشتيبان را سياستي دگر آمد» منتشر نمود كه منجر به واقعه 30 تير 1331 شد و به این ترتیب پروندة سياسي قوام برای همیشه‌ بسته شد.
بنا به نوشتۀ مورخ‌الدوله سپهر: «استالین طی دیدار با قوام طوری بر روی صندلی نشسته بود که قسمتی از پشتش به سوی قوام بود. وی مرتب پیپ خود را روشن می‌کرد و دودش را به سمت صورت قوام‌السطنه فوت می‌کرد. این کار را استالین مدتی ادامه داد، همه منتظر جواب قوام‌السلطنه بودند؛ سرانجام صبر قوام لبریز شد… همه دیدند قوام قوطی سیگار طلای جواهر نشان خود را بیرون آورد. سیگاری برداشت و ته آن را چندبار به قوطی گرانبهایش زد و به دنبال قوطی کبریت می‌گشت. قوام سیگار را بر گوشة لب گذاشت و سر خود را به سمت استالین خم کرد. استالین بدون اراده، کبریتش را برداشت و در مقابل سیگار قوام گرفت. قوام با لبخند معناداری از استالین تشکر کرد. سیگار قوام که از توتون مخصوص گیلان بود که به طور سفارشی توسط ادارة دخانیات برای او تهیه می‌شد؛ چنان عطری در فضا پخش کرد که استالین از قوام خواست تا یکی از سیگارهای وی را بکشد. هنگامی‌که آن را روشن کرد گفت: من به عمرم سیگاری به این خوبی نکشیده‌ بودم».

عمارت قوام السلطنه در خیابان سی تیر در تهران

از مهم‌ترین و با ارزش‌ترین کارهای سیاسی قوام، بیرون کردن نیروهای شوروی از خاک ایران بود که با هوشیاری تمام این موضوع را به نفع ایران تمام کرد. شوروی می‌خواست تا نفت شمال را برای همیشه داشته باشد. قوام نیز به ظاهر قبول کرد و قراردادی هفت ماهه با آن‌ها بست و گفت پس از بازگشت به ایران، با حکم مجلس، نفت را برای همیشه به آن‌ها می‌دهد. در ازایش خواست تا شوروی نیروهایش را از ایران خارج کند و دست از حمایت فرقه دمکرات آذربایجان بردارد. نیروهای شوروی بلافاصله از ایران خارج شدند. اما قوام این قرارداد را همزمان با منحل شدن مجلس شورا گذاشته بود و پس از روی کار آمدن مجلس جدید خودش استعفا داد و به این ترتیب هرگز نفت را به روس‌ها واگذار نکرد و این قضیه را به نفع ایران تمام کرد.
از دیگر کارهای ارزشمند قوام السلطنه در نخستين روزهاي اولین صدارتش آزادسازی تمامي رجالي بود كه توسط سيدضياءالدين طباطبايي بازداشت شده بودند. علاوه بر آن با آشوب‌ها و شورش‌هاي متعددي در نقاط مختلف كشور روبرو بود، از جمله: حاج بابا اردبيلي در زنجان‌، ميرزا كوچك‌خان و خالو قربان و احسان‌الله‌خان در رشت، انزلي، لاهيجان و لنگرود و كلنل محمدتقي پسيان در خراسان که پرچم مبارزه با حكومت مركزي را برافراشته بودند، به شدت مقابله کرد. حكومت نظامي را كه از زمان كودتاي سيدضياءالدين طباطبايي برقرار شده بود، لغو كرد؛ در آذر 1325 با تجهيز و بسيج ارتش، فرمان حمله به آذربايجان و فرقة دمكرات را صادر كرد.
قدرت گرفتن تدريجى قوام و منزلت او نزد انگليسى‌ها و امريکایي‌ها، برخی رجال داخلی را نگران ساخته بود.
از نظر استراتژی سیاست خارجی، قوام بر این باور بود که امريکا به علت دورى جغرافیایی از ايران نمى‌تواند در ایران مطامع ارضی داشته باشد و لذا خطرى براى استقلال ايران ايجاد نمی‌کند، ولی با سرمايه، ظرفیت و بنیه اقتصادی عظیم آمریکا می‌توان توطئه‌های انگليس و روس را در ايران خنثی کرد. وی در تمام این سال‌ها مدتی را در زندان و مدتی را نیز نزد برادرش در پاریس به تبعید گذراند؛ پس از تغيير سلطنت و خلع احمدشاه و استقرار حکومت رضاشاه پهلوی‌، هر دو برادر تصميم به بازگشت به ايران گرفتند؛ پس از بازگشت، قوام به لاهيجان رفت و به كشاورزي و برنج‌كاري و چاي‌كاري مشغول شد و تا شهريور 1320 خود را از صحنه سياست دور نگاه داشت‌.
خانة قوام‌السلطنه در خیابان سی تیر، نرسیده به خیابان جمهوری، برجامانده که دستور ساخت آن را در زمان نخست‌وزیری خود در دوران قاجار داده بود. این خانة زیبا از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۳۰ محل اقامت قوام‌السلطنه ملقب به حضرت اشرف بود و پس از آن به سفارت مصر واگذار شد. در زمان استقرار سفارت مصر در اين ساختمان گچ‌بري‌هايي به سبک اروپايي به بخشي از تالارهاي طبقه اول افزوده شد و در پايين بخشي از گچ‌بري‌هاي اين طبقه، پرچم سفارت مصر ديده مي‌شود. پس از سفارت مصر مدتي، سفارت افغانستان اين خانه را در اختيار گرفت و پس از آن به بانک بازرگاني واگذار شد تا اينکه در سال ۱۳۵۵ خ دفتر فرح پهلوي اين عمارت قاجاري را براي راه‌اندازي موزه خريداري کرد. طراحي اين موزه به مهندسان ايراني و طراحي ويترين‌ها و معماري داخلي آن به هانس هولاين، معمار برجستة اتريشي سپرده شد. هولاين از قديمي‌ترين معماران سبک پست مدرن، در طراحي موزه آبگينه از آثار برجسته تاريخي ايران مانند کاخ تچر، ستون‌هاي تخت جمشيد و کعبه زرتشت الهام گرفته و با اينکه ويترين‌ها و فضاي کلي موزه به صورت مدرن طراحي شده‌اند، ولی اين طراحي مدرن به فضاي کلي ساختمان که بنايي سنتي است آسيب نزده و در هماهنگي کامل با آن قرار دارد.

این سیاستمدار بزرگ و میهن پرست، در سال 1334 خ، در سن 82 سالگی در تهران درگذشت و در مقبرة خانوادگي در قم دفن شد.

اشتراک گذاری مقاله : Array
نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *