كلدانيها
كلدانيها (Chaldeans) (در حدود 1000 ـ 538 پ م)
كلدانيها نيز مانند آشوريها، سامي نژاداني بودند كه ابتدا در كنارة خليج فارس ساكن شدند و چند قرن با پادشاهان بابلي در زدوخورد بودند. ايشان در قرن نهم پ م، بر قدرت و توان خود افزودند و شهر بابل را كه ويران شده بود، بازسازي كردند و آن را پايتخت خود قرار دادند و به تدريج بر تمام بينالنهرين مسلّط شدند. از قرن هفتم پیش از میلاد، نام آن سرزمين به “كلده” معروف شد. كلدانيها همچنين، بازرگاني را رونق بخشيدند و براي نجوم و حساب اهميت زيادي قائل بودند.
از دستور زبان كلداني، اطلاعات بسيار كمي در دست است. گويا صرف افعال در اين زبان بسيار دشوار بوده است. مادة عمدهاي كه كلدانيها بر روي آن مينوشتند، گِل رس بود كه از آن به صورت لوح و خشت استفاده ميكردند و كتيبههاي سلطنتي خود را بر روي آنها مينوشتند. علاوه بر نوشتن مطلب بر روي گل رس، كلدانيها از روزگاران باستان مطالب خود را بر روي جواهر، حك ميكردند.
در سال 555 پ م، “نبونيد” (Nabunid)، پادشاه كلده شد، که دوران سلطنت او، با پادشاهی كوروش بزرگ همزمان بود. او كه از نگهداري سلطنت در برابر كوروش ناتوان بود، كارهاي كشور را به دست پسرش، “بولشِسِر” (Bolsheser) سپرد. در اين هنگام كوروش بزرگ بنا به دعوت مردم آن سرزمین که از پادشاهی نابونید به ستوه آمده بوده و برای آزادسازی ایشان و گروهی از یهودیان، به سوی بابِل حرکت کرد. بولشسر شكست را پذيرفت و در سال 538 پ م سرزمين بابِل، يعني آخرين پادشاهي با عظمت قديم، بدون جنگ و خونريزي از كوروش بزرگ استقبال كرد و مردم آن دیار ورود کوروش بزرگ و آزادی خود را جشن گرفتند.