تيموريان يا گوركانيان
تيموريان يا گوركانيان (771 – 913 ق)
تيموريان يا گوركانيان ايران، دودماني مغولتبار بودند. آنها 142سال بر ايران حكومت كردند. بنيانگذار اين دودمان “تيمور گوركاني” بود؛ او در آسياي ميانه ميزيست و سمرقند پايتختش بود. تاریخنگاران، نسب تیمور را به خاندان چنگیز میرسانند، ولی درستی این ادعا مشخص نیست.
تیمور در یکی از شهرهای سمرقند به دنیا آمد، او سوارکاری ماهر و تیراندازی دلیر بود و چون فردی بلندهمت بود و از دستورات پیروی نمیکرد، قدم در راه جاهطلبی و ریاست گذاشت. زمانی که “تغلقخان” به ماوراءالنهر لشکرکشی کرد، تیمور در رکاب او بود. خان کاشغر، حکومت شهر “کش” (زادگاه تیمور) را به او واگذاشت، پس از مدتی فردی به نام “امیرحسین قزغنی” به فرمانروایی ماوراءالنهر برگزیده شد. تیمور خواهر او را به همسری گرفت و از این زمان به بعد وی را “تیمورخان گورکان” (یعنی تیمور داماد) خواندند. تيمور، كشوري گسترده و دولتي استوار ايجاد كرد و سرزمين ماوراءالنهر را به مرتبهاي از اهميت رسانيد كه تا آن زمان هيچگاه بدان پايه نرسيده بود. او مرزهاي خود را نخست در سرتاسر آسياي ميانه و آنگاه تمامي خراسان و سپس همة بخشهاي ايران، عثماني و بخشهايي از هندوستان گسترد و چون فتوحات تيمور بيشتـر جنبة يورش و تخريب داشت، غـالب كشورها به زودي از تصرف تيموريان خارج شدند. با اين حال ماوراءالنهر مدتي مركز دولتي شد كه ايران و افغانستان را افزون بر ولايت ماوراءالنهر دربرگرفته بود. هنگامي كه كشور گستردة تيموري تجزيه شد دورة هرج و مرج پيش آمد. به محض اينكه تيمور درگذشت، تركان عثماني، آل جلاير و تركمانان در صدد تصرف كشورهاي از دست رفتة خود برآمدند. با اين همه فرزندان تيمور موفق شدند كه نواحي شمال ايران را براي مدت يك سده براي خود نگاه دارند، ولي آنان، بيشتر با يكديگر در كشمكش بودند. سرانجام “شاهرخ” موفق شد كه مناقشات اقوام خود را تا حدي رفع و قدرت و اعتبار كشور را نـگاه دارد. پس از مرگ او سرزمين وي به بخشهاي كوچكتر تجزيه شد و اين فرصتي فراهم ساخت تا صفويان و امراي شيباني، آن بخشها را به متصرفات خود اضافه کنند.
“سلطان حسين بايقرا” يكي از پرآوازهترين پادشاهان تيموري بود؛ زیرا علاوه بر رفاه و امنيت نسبي كه در زمان پادشاهي او نصيب مردم خراسان و هرات شد، عصر او يكي از درخشانترين دورههاي تمدن تيموريان بود. او مردي فاضل و شاعـر بود و در گـردآوري فضلا و اديبـان در دستگاه خود بسيار تلاش ميكرد. در هرات مدرسه و كتابخانه تأسيس كرد، مورخان به نام او كتابهاي زيادي نوشتند و شاعران اشعار فـراواني سرودند و اين كار توسط وزيـر دانشدوست او “امير عليشير نوایی” انجام گرفته بود. از بزرگان دوران سلطان حسين بايقرا ميتوان عبدالرحمن جامي (شاعر)، ميرخواند، (تاریخنگار و مؤلف كتاب روضةالصفا) و کمالالدّین بهزاد (نقاش) را نام برد.