حضرت علی(ع)
حضرت علی(ع) (35 ـ 40 ق)
پس از مرگ عثمان، گروهی از مهاجران و انصار با حضرت علی ابن ابیطالب(ع) بیعت کردند، اما آن حضرت امتناع میورزید. با وجود عدم تمایل او به این کار، مسلمانان وی را به اصرار به خلافت برگزیدند؛ تنها مروان ابن حکم، سعد ابن العاص و ولید ابن عقبه از بیعت با حضرت علی(ع) خودداری کردند.
منابع زیادی، خصوصاً منابع شیعه نوشتهاند که وی تنها کسی است که در خانه کعبه به دنیا آمد. حضرت علی(ع) در دوران کودکی تحت سرپرستی پیامبر قرار داشت. پدر وی ابوطالب و مادرش فاطمه بنت اسد نام داشت. علی(ع) از طرف پدر و مادر با حضرت محمد(ص) خویشاوند بود. وقتی پدر محمد(ص) درگذشت، ابوطالب که عموی او بود، قیم محمد(ص) گردید. حضرت علی(ع) در سنین جوانی بارها جان خود را برای پیامبر به خطر انداخت؛ در زمانی که مشرکان میخواستند شبانه پیامبر را به قتل برسانند به جای پیامبر خوابید و پیامبر توانست به مدینه بگریزد. مدتی بعد نیز علی(ع) به مدینه مهاجرت کرد و در آنجا با دختر پیامبر ازدواج کرد. وی همچنین نخستین فرد ایمان آورنده به پیامبری حضرت محمد(ص) بود.
پس از فوت پیامبر و در دوران خلافت سه خلیفه اول، علی(ع) در جنگها شرکت نمیکرد و جز در انتخاب خلیفه سوم فعالیت سیاسی نداشت. البته هرگاه خلفای سهگانه میخواستند، در امور دینی، قضایی و سیاسی به آنها مشورت میداد. هنگامی که علی(ع)، پس از 25 سال، به خلافت رسید، مرزهای اسلامی از غرب تا مصر و از شرق تا ارتفاعات شرقی ایران پیش رفته بود.
حضرت علی(ع)، در مدت خلافت خود، بیشتر گرفتار مبارزه با سه گروه از مخالفان یعنی ناکثین (کسانی که بیعت حضرت علی(ع) را نقص کرده بودند)، قاسطین (کسانی که خلافت حضرت علی(ع) را از ابتدا قبول نداشتند) و مارقین (همان خوارج نهروان) بودند.
عبدالحسین زرینکوب در این باره میگوید:”در سالهای آخر خلافت عثمان نیز که دستگاه خلافت دستخوش ضعف و تزلزل بود اینگونه زد و خوردهای محلی همچنان وجود داشت، چنانکه در دورة خلافت پرآشوب علی(ع) نیز چون بصره و کوفه در دست وی بود، از این دو لشگرگاه کار فتوح همچنان دنبال میشد. چنانکه پس از کشته شدن عثمان اهل استخر دوباره سر به شورش برآوردند و عبدالله ابـن عباس به فرمان علی(ع)، عصیان آنها را سرکوب کرد. علی(ع) به دهقانان و کدخدا نامه نوشت و دستور داد تا جزیة خویش را به او پرداخت کنند، اما چندی بعد اوضاع خراسان آشفته شد و اهل نیشابور پیمان شکستند و از پرداخت جزیه و خراج امتناع کردند. علی(ع) لشگری به خراسان فرستاد و نیشابور را گرفت و مرو را نیز به صلح بازگشود. با این همه، در پایان دوران خلافت وی خراسان همچنان آشفته بود و آشوبها و جنگهای عراق و شام، آن ولایت را نیز آشفته میکرد. اهل هر ناحیه عامل خویش را برکنار نمودند و علی(ع) ناچار شد برای رفع این آشوب زیادابن ابیه را به ولایت فارس و کرمان منصوب کند. زیاد با هوشیاری، آن دو ولایت را امن کرد و به آشوب و شورش پایان داد… .”
زمانی که خوارج از جنگهای داخلی به ستوه آمدند و حضرت علی(ع)، معاویه و عمروعاص را باعث این درگیریها میدانستند، تصمیم گرفتند به عقیده خود اسلام را از دست این سه تن خلاص کنند؛که تنها موفق شدند علی(ع) را بکشند، اما معاویه و عمروعاص جان سالم به در بردند. حضرت علی(ع) در 21 رمضان سال 40 ق، به دست یکی از خوارج، به نام “عبدالرحمن ابن ملجم مرادی”، به شهادت رسیدند.
علی(ع) در نزدیکی کوفه دفن شد، اما مزارش از ترس نبش قبر و بیحرمتی به آن پنهان نگه داشته شد. تا آنکه در زمان هارون الرشید، در فاصله چند مایلی از کوفه محل مزارش مشخص و آرامگاهی در آنجا ساخته شد؛ پس از آن، این منطقه تبدیل به شهر نجف شد.
حضرت علی(ع)
حضرت علی(ع) (35 ـ 40 ق)
پس از مرگ عثمان، گروهی از مهاجران و انصار با حضرت علی ابن ابیطالب(ع) بیعت کردند، اما آن حضرت امتناع میورزید. با وجود عدم تمایل او به این کار، مسلمانان وی را به اصرار به خلافت برگزیدند؛ تنها مروان ابن حکم، سعد ابن العاص و ولید ابن عقبه از بیعت با حضرت علی(ع) خودداری کردند.
منابع زیادی، خصوصاً منابع شیعه نوشتهاند که وی تنها کسی است که در خانه کعبه به دنیا آمد. حضرت علی(ع) در دوران کودکی تحت سرپرستی پیامبر قرار داشت. پدر وی ابوطالب و مادرش فاطمه بنت اسد نام داشت. علی(ع) از طرف پدر و مادر با حضرت محمد(ص) خویشاوند بود. وقتی پدر محمد(ص) درگذشت، ابوطالب که عموی او بود، قیم محمد(ص) گردید. حضرت علی(ع) در سنین جوانی بارها جان خود را برای پیامبر به خطر انداخت؛ در زمانی که مشرکان میخواستند شبانه پیامبر را به قتل برسانند به جای پیامبر خوابید و پیامبر توانست به مدینه بگریزد. مدتی بعد نیز علی(ع) به مدینه مهاجرت کرد و در آنجا با دختر پیامبر ازدواج کرد. وی همچنین نخستین فرد ایمان آورنده به پیامبری حضرت محمد(ص) بود.
پس از فوت پیامبر و در دوران خلافت سه خلیفه اول، علی(ع) در جنگها شرکت نمیکرد و جز در انتخاب خلیفه سوم فعالیت سیاسی نداشت. البته هرگاه خلفای سهگانه میخواستند، در امور دینی، قضایی و سیاسی به آنها مشورت میداد. هنگامی که علی(ع)، پس از 25 سال، به خلافت رسید، مرزهای اسلامی از غرب تا مصر و از شرق تا ارتفاعات شرقی ایران پیش رفته بود.
حضرت علی(ع)، در مدت خلافت خود، بیشتر گرفتار مبارزه با سه گروه از مخالفان یعنی ناکثین (کسانی که بیعت حضرت علی(ع) را نقص کرده بودند)، قاسطین (کسانی که خلافت حضرت علی(ع) را از ابتدا قبول نداشتند) و مارقین (همان خوارج نهروان) بودند.
عبدالحسین زرینکوب در این باره میگوید:”در سالهای آخر خلافت عثمان نیز که دستگاه خلافت دستخوش ضعف و تزلزل بود اینگونه زد و خوردهای محلی همچنان وجود داشت، چنانکه در دورة خلافت پرآشوب علی(ع) نیز چون بصره و کوفه در دست وی بود، از این دو لشگرگاه کار فتوح همچنان دنبال میشد. چنانکه پس از کشته شدن عثمان اهل استخر دوباره سر به شورش برآوردند و عبدالله ابـن عباس به فرمان علی(ع)، عصیان آنها را سرکوب کرد. علی(ع) به دهقانان و کدخدا نامه نوشت و دستور داد تا جزیة خویش را به او پرداخت کنند، اما چندی بعد اوضاع خراسان آشفته شد و اهل نیشابور پیمان شکستند و از پرداخت جزیه و خراج امتناع کردند. علی(ع) لشگری به خراسان فرستاد و نیشابور را گرفت و مرو را نیز به صلح بازگشود. با این همه، در پایان دوران خلافت وی خراسان همچنان آشفته بود و آشوبها و جنگهای عراق و شام، آن ولایت را نیز آشفته میکرد. اهل هر ناحیه عامل خویش را برکنار نمودند و علی(ع) ناچار شد برای رفع این آشوب زیادابن ابیه را به ولایت فارس و کرمان منصوب کند. زیاد با هوشیاری، آن دو ولایت را امن کرد و به آشوب و شورش پایان داد… .”
زمانی که خوارج از جنگهای داخلی به ستوه آمدند و حضرت علی(ع)، معاویه و عمروعاص را باعث این درگیریها میدانستند، تصمیم گرفتند به عقیده خود اسلام را از دست این سه تن خلاص کنند؛که تنها موفق شدند علی(ع) را بکشند، اما معاویه و عمروعاص جان سالم به در بردند. حضرت علی(ع) در 21 رمضان سال 40 ق، به دست یکی از خوارج، به نام “عبدالرحمن ابن ملجم مرادی”، به شهادت رسیدند.
علی(ع) در نزدیکی کوفه دفن شد، اما مزارش از ترس نبش قبر و بیحرمتی به آن پنهان نگه داشته شد. تا آنکه در زمان هارون الرشید، در فاصله چند مایلی از کوفه محل مزارش مشخص و آرامگاهی در آنجا ساخته شد؛ پس از آن، این منطقه تبدیل به شهر نجف شد.