علويان طبرستان

علويان طبرستان (250 – 316 ق)
حكومت‌هاي طاهريان، صفاريان و سامانيان به رغم شدت و ضعف وابستگي به خلافت، جملگي اهل تسنن بودند؛ در حالي‌ كه علويان در طبرستان و دولت ديلميان، مذهب تشيّع داشتند. بايد در نظر داشت كه مناطق مختلف ايران به خصوص شمال و شمال شرقي ايران، محل مهاجرت بسياري از افراد خاندان پيامبر اسلام(ص) بود. مردمان اين نواحي چون بیشتر مردمان پرهيزگاري بودند، افراد منتسب به خاندان پيامبر(ص) در نزد ايشان از محبوبيت بسیاری برخوردار شدند. حركت سادات به دليل آنكه عباسيان، خلافت را غصب كرده بودند، از قرن دوم هجري به بعد، جنبة سياسي بيشتري پيدا كرد. لازم به يادآوري است كه نواحي ديلمان كنوني منطقه‌اي كوهستاني بود كه نفوذ به آن مناطق، بسيار دشوار بوده است. در سال۲۵۰ ق، به علت ظلم عاملان حكومت طاهريان در طبرستان، زمينة قيام عمومي فراهم شد. از اين‌رو، همة بزرگان و مردم، نزد شخصي به نام “محمد ابن ابراهيم” از علويان رفتند تا وي را به رهبري برگزينند، اما وي نپذيرفت و شوهر خواهر خود را كه “حسن ابن ‌زيد علوي” نام داشت، معرفي كرد. بزرگان به وي نامه‌اي نوشتند و او را به طبرستان دعوت كردند، زيد نيز پذيرفت و از سمت ري به طبرستان حركت كرد. در بين راه بیشتر اهالي روستاها و قصبات با وي بيعت كردند. لقب زيد “داعي كبير” بود. او ابتدا آمل، سپس ساري و به تدریج همة منطقة طبرستان را تصرف کرد. هنگامي كه خيال زيد از دشمنانش آسوده شد، مشغول آموزش و تبليغ امور ديني و مذهبي در شهرهاي تحت حكومتش شد. وي دستورات مذهبي خود را توسط نامه به شهرها و مناطق مختلف مي‌رساند.
يعقوب ليث نيز پس از فتح شهرهاي زير سلطة طاهريان و انقراض اين دودمان، با طبرستان هم مرز شد. او در صدد بود تا طبرستان را نيز به متصرفاتش بيفزايد، پس به طبرستان حمله كرد و زيد از آنجا گريخت و به روستاي رويان پناه برد. يعقوب به دنبال وي رفت اما مردم چالوس داعي را به او تحويل ندادند. به دليل رطوبت بسيار و حملة غافلگيرانة مردم چالوس، سپاه يعقوب به شدت دچار مشكل و مجبور به عقب‌نشيني گرديد. پس از آن يعقوب، علويان را آزاد كرد و ديگر با آن‌ها نجنگيد.
گیلان، قزوین، ری و نیشابور نیز در دهه‌هاي بعد، شاهد اقتدار حكومت علويان بودند. حكومت علويان طبرستان، به رغم مخالفان سرسخت خود، مثل سامانيان، آل زيار و از همه مهم‌تر دشمني خلفای بغداد، همچنان ادامه يافت. هرچند ‌كه در دهه‌هاي بعد، از عظمت آن كاسته شد، ولي به عنوان يك دولت محلي تا مدت‌ها باقي ماند و جمعاً 66 سال طول كشيد. شهر جرجان يا گرگـان، مركز قدرت آنان بود. خوارزمي رياضي‌دان بزرگ و محمد ابن ‌جرير طبري، صاحب كتاب تاريخ طبري، از بزرگان اين دوره بودند.

اشتراک گذاری مقاله : Array
نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *