ابوالفتح يا ابوحفض‌غیاث‌الدّین عمر مشهور به حکیم عمر خیام یا خیامی

 

تخلص:  ……….

قرن:  پنجم و ششم هجری

سال تولد ـ فوت:  439 ـ 515 یا 517 ق

محل تولد ـ زندگي ـ فوت:  نيشابور ـ بلخ، هرات، اصفهان ـ نیشابور

دوران:  ركن‌الدّين ابوالمظفر بركيارق و سلطان سنجر سلجوقي

آثار:  نوروزنامه؛ ترجمان البلاغه؛ رسالة جبر و مقابله

توضیح:  خیام، حکیم، ریاضی‌دان و منجم بزرگ عهد خویش بود. معاصران او، وی را در حکمت، همانند ابوعلی سینا می‌دانستند و در احکام نجوم، سخن او را مُسلّم می‌داشتند و در کارهای بزرگ علمی، از قبیل ترتیب رصد و اصلاح تقویم و نظایر آن به او رجوع می‌کردند. شهرت او به خيام يا خيامي را به دليل شغل پدرش، كه چادر دوز بود، مي‌دانند.

در زمان جلال‌الدّين ملكشاه سلجوقي، گروهي از رياضي‌دانان و اخترشناسان، از جمله حکیم عمر خیام، مأمور شدند تا گاهشماری با مبدأ هجرت پیامبر اسلام (ص)، بر پایة سال خورشیدی (اعتدالی) که از روزگار باستان در ایران رایج بود، تدوین کنند. در این گاهشماری که در سال 458 ق كامل شد، اعتدال بهاری در نوروز آغاز می‌شود و کاملاً با چهار فصل طبیعت مطـابقت دارد. در اثبات دقت و صحّت محاسبة این تقویم باید گفته شود که این گاهشماری در هر 038، 319، 2 سـال فقط یک روز با زمان حقیقی مبتنی بر حرکت انتقالی زمین، تفاوت پیدا می‌کند که آن نیز در عمل در دوره‌های2820 سالی جبران می‌شود. برای مقایسه، گاهشماری گریگوری که در سال 1582 م، يعني 503 سال پس از تدوین تقویم جلالی برقرار شد، در هر3322 سال یک روز زمان نجومی کسر دارد. وی در جبر و حل معادلات ریاضی روش‌هایی برای حل معادلات درجه سوم با استفاده از مقاطع مخروطی را نیز ارائه داد و با دست یابی به نظم اتحادهای ریاضی بسط دو جمله‌ای و تعمیم آن‌ها، نام خود را با مثلث خیام (که به نام مثلث پاسکال نیز معروف است) همراه ساخت.

به جرأت مي‌توان گفت كه خيام يكي از معدود متفكران در تاريخ ايران بوده است، زيرا به مسائلي كه كسي جرأت فكر كردن به آن را نداشته، پرداخته و پرسش و پاسخ‌هايي نيز در اين زمينه مطرح كرده است. از كساني كه در ابتدا در مورد خيام تحقيق كردند، فيتز جرالد بود كه در شناساندن وي به بشريت، سهم بسزايي داشته است. رباعيات خيام مشهورترين بخش‌هاي مربوط به زندگي خيام را تشكيل مي‌دهد كه در آن مهم‌ترين مسائل زندگي مانند مرگ و حيات، هدف از خلقت، جهان پس از مرگ، آزادي و جبر و … بيان شده است، كه البته بعضي از كارشناسان در انتساب بخشي از آن به خيام ترديد دارند.

هیچکس خیام را تا زمانیکه فیتز جرالد اشعار وی را ترجمه کرد، به عنوان شاعر نمی‌شناخت؛ اما پس از این ترجمه وی به سرعت در تمام دنیا به شهرت رسید. فیتز جرالد حتی ایرانیان را نیز متوجه اهمیت این شاعر بزرگ کرد.

شايد در سراسر دوران اسلامي كسي چون او با تفكر زمانه‌اش به مقابله برنخاست و بي‌شك راز انزوا و عدم توجه به انديشة او را در طي حدود نهصد سال، بايد در همين نكته جست، كه بي‌ترديد اگر موج تفكر نوين به جهان اسلام و ايران نرسيده بود و خصوصاً خاورشناسان در آثار كهن ايراني – اسلامي به كنكاش نپرداخته بودند، هنوز نامي از خيام برده نمی‌شد. نگاه خيام به انسان، عقل، جهان و متافيزيك كه جملگي از مهم‌ترين مسائل هستي‌شناسي انسان محسوب مي‌شوند؛ به تفكر دوران معاصر يعني عصر پسامدرن شباهت دارد. با اين تفاوت كه خيام آن را در قالب شعر در حدود نهصد سال پيش بيان داشت و قالبي فلسفي به آن نداد.

 

اين مرد بزرگ، در 77 سالگي درگذشت و در نيشابور به خاك سپرده شد.

بيست و هشتم ارديبهشت هر سال، روز بزرگداشت حكيم عمر خيام است.

اشتراک گذاری مقاله : Array
نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *