دلنوشتهها، خودسرودهها، واگویهها، همنواییها، دانستنیها، معنویها
چو ایران نباشد تن من مباد
من از گذشته تا به امروز در کنار رسالت شریف پزشکی، به ادبیات، شعر، هنر و موسیقی علاقمند بودم و همیشه دیگران را به خواندن، فکر کردن و شاد زیستن تشویق میکردم.
مرحوم پدرم که استاد ادبیات فارسی و عربی بودند، از همان دوران کودکی، سخنان زیبای شعرا و متفکران ایرانی را برای من زمزمه میکردند. شاید علت اصلی علاقه و خط فکری من، همین خوانشهای ایشان در آن دوران بود که تا به امروز بر روح و جان من نقش بسته است. من با چنین پشتوانه فکری و یادآوری خاطرات خوش آن دوران بزرگ شدم.
العلمُ فی الصغر کل النقشُ فی الحَجَر
من از سالها پیش در مناسبتهای مختلف، حرفها و دلنوشتههایم را به صورت یادداشتهای کوتاهی ثبت میکردم.
به اصرار دوستان و از آنجایی که این یادداشتها به پسند ایشان درآمده بود، تصمیم گرفتم این یادداشتهای پراکنده را به صورت مجموعه کوچکی جمعآوری کنم.
در کنار این کوتهنوشتهها نگاهی نیز به سایر دل مشغولیها، برگزیدههایی از شعرا و نویسندگان جمعآوری شده انداختم:
در کنار این کوتهنوشتهها نگاهی نیز به سایر دل مشغولیها، برگزیدههایی از شعرا و نویسندگان جمعآوری شده انداختم:
از همان دوران کودکی اشعار، شاهبیت و دوبیتیهای شاعرانی همچون سعدی، حافظ، مولانا، خیام و … مرا به وجد میآورد. آن شعرها را با خود زمزمه میکردم. رفتهرفته که بزرگ شدم و معنای زندگی را درک کردم، این اشعار حال و هوای زندگیام را تحت تأثیر قرار میداد و مرا به فکر فرو میبرد. اشعار گاهی میتوانستند مسیر زندگی و تفکر آدمی را دگرگون کنند. گاهی بعضی از شعرها طوری مرا مجذوب میکرد که گویی سوار بر قالیچهای از این جهان به جهان دیگری میروم. همیشه اشعار مورد علاقهام را با خط زیبا مینوشتم و جایی قرار میدادم؛ در زمان فراقت از روزمرگیها، این اشعار آرامم میکرد و به تلاشم ادامه میدادم. بعدها با خود فکر کردم چقدر خوب میشود این اشعار و تک بیتهای ناب را در اختیار دیگر دوستانم قرار دهم. بنابراین، همیشه تعدادی از این اشعار را با خود به جلسهها و سمینارها میبردم چرا که معتقد بودم، سخنان دلنشین و حکیمانه میتوانند حال آدمی را همچون جرعه آبی در کویر خوب کنند.
این کار مورد استقبال قرار گرفت و من متوجه شدم همۀ ما به همین سرودههای لطیف روحیهبخش نیاز داریم. بنابراین تصمیم گرفتم تمام اشعاری که علاقه قلبی به آنها داشتم و آنها را مناسب حال و احوال مردم و روزگار می دیدم، جمعآوری کرده و در کتابی بیاورم؛ چراکه در دنیای ماشینی امروز و کمبود زمان، نمیتوان از مردم انتظار داشت که مثنوی معنوی، کلیات سعدی و غزلیات حافظ را تمام و کمال بخوانند، اما میتوانند برخی از اشعار ناب و شاهبیتهای آنان را با خود زمزمه کنند و روحشان را با چنین اشعاری جلا بخشند.
از زمانی که به یاد دارم تا به امروز، همواره اخبار را از طریق روزنامه و رادیو دنبال میکردم و همانطور که همیشه شاهبیتها را همچون دُری از دل کوه استخراج میکردم. مطالب ادبی، سیاسی، اقتصادی، هنری، فرهنگی و …. که احساس میکردم خواندنی و جالب هستند و یا انسان را به تفکر وامیدارد را نیز جدا کرده و گاهی تعدادی از آن را کپی و اگر مناسب مجلسی بود، پخش میکردم. حدود دو یا سه سال پیش با انبوهی از بریده روزنامههای چندین سال مواجه شدم. نگاهی به برخی از آنها انداختم، مطالب متعلق به 40 – 50 سال گذشته تا به امروز بود.
آمار و ارقام، خواندنیها، دانستیها، دیدنیها، مصاحبهها، نقشه، تاریخ و … میتوانست به شکل چند فصل از کتاب باشد، مروری بر تمام مطالب خواندنی ایران و جهان متعلق به سالهای گذشته تا امروز، مطالبی که من از دل تاریخ طی چندین سال بیرون آوردم و احساس میکنم خواندنشان خالی از لطف نباشد.
دكتر داريوش فرهود
استاد دانشگاه علوم پزشكي تهران (از 1351خ) كارشناس سازمان جهاني بهداشت ژنو (از 1354 خ) استاد ژنتيك و انسانشناسي دانشگاه مونيخ (1371خ) عضو دائمی فرهنگستان علوم جهان ، تريست (از 1375 خ) عضو پيوستة فرهنگستان علوم پزشكي ايران تهران (از 1385 خ)
|
There are no reviews yet.