نخستین ساکنان، فرمانروایان، پایتختها و پرچم های ایران
اول دفتر به نام ايزد دانا
سرآغاز
ایران، سرزمین کهنی است با افسانهها، اسطورهها و رویدادهای تلخ و شیرین. گذرگاه یونانیان مقدونی و اعراب تازی، مغولان تاتار که حاصل آن پیوند تمدن یونانی، هندی، اسلامی، برهمنی و بودایی بود و فرایند برخورد این تمدنها، فرهنگ بینظیر و استثنایی ایرانی را به وجود آورد. تمدنی که بدون فهم آن درک تمدن بشری ناقص و ابتر خواهد بود.
زبان ادبی، زبان هنری و زبان علمی، واسطههایی هستند که ما با آنها با جهان پیرامون و زندگی روزانه خود رابطه برقرار میکنیم. زبان از طریق ساخت، به کارگیری واژهها و معنیسازی، زندگی ما را شکل میدهد. زبان در ابتدا به صورت گفتاری و بعدها به صورت نوشتاری، تاریخ یک ملت و بالاتر از آن، هستی یک ملت را گزارش میکند.
آدمی فربه شود از راه گوش
|
جانور فربه شود از راه نوش
|
اگر زبان را بازتاب اندیشه و تفسیر زندگی بدانیم، میتوانیم با بررسی زبان فارسی به گسترة فهم گذشتگانمان و آنچه به عنوان زبان، یعنی تمدن و فرهنگ، برای ما به ارث نهادهاند، برسیم. دانشمندان، شعرا، هنرمندان و عرفا، مهمترین و اصلیترین بازیگردان این نمایش بودهاند که از واژههای زمانة خود به بهترین گونه استفاده کردند.
بیشک، زبان فارسی از دورة هخامنشیان تا پایان ساسانیان و دوباره از قرن دوم و سوم هجری، زبانی حامل علوم تجربی، احساسات مذهبی و عرفانی بوده است. اما با برآمدن اقوام تازی، بربر و تاتار و فشار فرهنگی آنها، زبان علم و تجربه علمی و طبیعتگرایی، جای خود را به زبان رازآلود شعری و نمادین داد. ترکیب تمدن ایرانی و اسلامی و حوادث تلخی که بر ایران گذشت، بیشک با انتقال به زبان فارسی، بالاترین تجارب عرفانی و معنوی در زبان فارسی را جاری کرده است. برای چند سده، چنان بیمهری به زبان فارسی روا داشتند و زبان عربی را جایگزین زبان فارسی کردند که اجازه هیچ توصیف علمی و حتی انجام فرایض دینی و دعا و نیایش را به زبان فارسی ندادند.
جامعه جهانی باید بداند که این اندیشمندان ایرانی هستند که برخی از کشورهای همسایه که خود زمانی بخشی از قلمرو شاهنشاهی پهناور ایران و پرورش یافته از دانش و فرهنگ پارسی بودند، دانسته یا نادانسته به عنوان افتخارات خود از ایشان نام میبرند. با اندک تأملی در خصوص زبان فارسی میتوان گفت که این زبان از بالاترین و استثناییترین توانها برای بیان دانش، فلسفه، لطایف شعری و عرفانی و صوفیانه، برخوردار بوده است.
زبان فارسی امروزی نیز از ظرفیتهایی لازم برای انتقال و اعتلای علوم جدید برخوردار است، ولی انجام چنین عملی به برنامهای دراز مدت و انسانهای بزرگ و امکانات سختافزاری و نرمافزاری نیاز دارد و این مسئولیت حتی فراتر از توان دولتها و برگزاری نشست و برخاستهای خشک و کم محتوی و بیانگیزة دولتی است، بلکه به همتی برآمده از دل مردم و نهادهای مدنی و انجمنهای علمی که همواره در درازای تاریخ، حافظ و سروش فرهنگ دیرین ایران بودهاند، نیاز دارد.
باری، هدف و انگیزه از این گردآوری، علاوه بر مطرح کردن بزرگان سرشناس دانش و ادب، شناساندن شاعران و نویسندگانی بود که نه در دوران خود شهرت چندانی داشتند و نه در دورههای بعد شناخته شدند، بلکه در گمنامی و تاریکی آمدند و بودند و رفتند و اکنون فقط نامی و یا بیتی از آنها باقی مانده است. در ابتدا، تصور نمیشد که با این تعداد از شاعران و نویسندگان روبرو شویم، ولی با پیشرفت کار، اندک اندک بر این مجموعه افزوده شد. شناسنامه شاعران و دانشوران ایرانی، در دو مرحله آورده شدهاند؛ دفتر اول شامل شاعران، نویسندگان و دانشوران ایران زمین، از پیش از اسلام (دوره ساسانی) تا پایان قرن سیزدهم، دربرگیرندة بیش از 3000 نفر و دفتر دوم، از آغاز قرن چهاردهم تاکنون، شامل حدود 2500 نفر میباشد.
نامهای به جای مانده دانشمندان پیش از اسلام، بسیار محدود میباشد زیرا همانطور که پیشتر گفته شد، در آن زمان بیشتر مطالب به صورت شفاهی نقل میشده و بسیاری از نوشتههای آن دوران نیز در جنگها و فرهنگ سوزی و خرد ستیزی اقوام مهاجم، از بین رفتهاند.
نگارش و چینش این نامها، به ترتیب تاریخ تولد و یا تاریخ فوت و در صورت نبودن این تاریخها، بنا بر اطلاعات موجود دربارة آن شخص است. مزیت قرار دادن هر شاعر و نویسنده بر اساس تاریخ تولد یا فوت، در این است که شاعران بزرگ در کنار شعرای دیگر قرار میگیرند و به این ترتیب میتوان دریافت، هر شاعر با کدام شاعر و نویسندة دیگر هم زمان بوده و احتمالاً از آنان تأثیر پذیرفته است. همچنین مشخص شده است که هر شاعر و نویسنده در دوران کدام دودمان و کدام پادشاه، زندگی میکرده است.
در جمعآوری این مجموعه، از کتابها و منابع بسیاری استفاده شده تا این گردآوری سندیت و مرجعیت لازم را داشته باشد که فهرست آنها، در پایان کتاب آورده شده است. از جمله این منابع؛ تاریخ ادبیات در ایران (ذبیحالله صفا، در 8 جلد، حدوداً شامل 700 نفر)، اثرآفرینان (محمدرضا نصیری، در 6 جلد)، از صبا تا نیما و از نیما تا روزگار ما (یحیی آرینپور، در 3 جلد، حدوداً شامل 130 نفر)، دُرّ دَریای دَری (جلالالدّین کزازی، حدوداً شامل 330 نفر) و فرهنگ شاعران پارسی زبان (عبدالرفیع حقیقت، در 2 جلد، حدوداً شامل 1150 نفر) که با سپاسگزاری فراوان، مورد استفاده قرار گرفتهاند. البته بسیاری از افراد آورده شده در این چند اثر، تکراری بودند.
دربارة نمایة کتاب، باید گفته شود که اسامی و شهرتهای متنوع شاعران، افزون بر نامهای آورده شده، توضیح داده شدهاند که این امر برای اطلاعات بیشتر خواننده میباشد.
مجموعة پیش رو، با جمعآوری شناسنامهای حدود 3500 نفر از شعرا و نویسندگان، به عنوان پیام آوران، فرهنگ فاخر ایرانی، راه را برای فعالیتهای آتی هموار نموده است. امید است با کمک سایر دلسوزان این مرز و بوم، این کار، همیشه رهروانی شایسته داشته باشد تا با همت بلند، به دور از نگاههای ایدئولوژیکی و مرزبندیهای نابجای سیاسی و جناحی و فرقهای و مذهبی، تاریخ و فرهنگ گسترده و اثرگذار ایرانی را مورد بازشناسی عالمانه قرار دهند.
این گردآوری، حاصل هفتاد سال اندیشه و انگیزه و هفت سال همت و زحمت میباشد که امید است مورد استفادة خوانندگان به ویژه صاحبنظران و ادب دوستان، استادان و دانشجویان عزیز قرار گیرد و اطلاعاتی افزون بر آنچه که تاکنون داشتهاند، به ایشان بدهد.
ما به آنچه از دیگران گرفتیم، چیزهایی افزودیم، شما هم بخوانید و بر آن بیافزایید و تحویل آیندگان دهید و به همین گونه …
با آرزوی توفیق الهی در ادامه خدمتگزاری
دكتر داريوش فرهود
استاد ژنتيك و انسانشناسي دانشگاه مونيخ
عضو فرهنگستان علوم جهان سوم – تريست
كارشناس سازمان جهاني بهداشت – ژنو
عضو پيوستة فرهنگستان علوم پزشكي ايران- تهران
عضو كميتههاي اخلاق سازمان يونسكو ايران- تهران
There are no reviews yet.